درس هفتم
اَلدَّرسُ السَّابِع
علیکُم بالْقرآن ِ
قالالنّبـىُّ الأکرمُ (ص):" إذا الْتَبَسَت علیکُم الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فعلیکُم بالْقرآنِ "
اَلْقرآنُ نورٌ و هُدیً یُخْرجُ الْمجتمعَ الإنسانـى مِن الْموتِ إلی الْحیاةِ و مِن الْیأسِ إلی الرَّجاء و مِن الْکَسَلِ إلی النَّشاطِ و من السُّکونِ إلی الْحرکةِ و هو لا یَسْمَحُ لِلنّاس أن یَتْرُکوا الدّنیا بِذریعَةِ الْحصولِ علی الآخِرةِ . بل یَجعلُ الدّنیا وسیلةً لِلْحُصولِ علی الْعُقْبـَی .
و إلیک الآنَ بعضَ الآیاتِ حَول هذا الشّأنِ :
إنَّ القرآنَ الْکریـمَ قد عَدَّ الْمواهبَ الطّبیعیّةَ و النِّعمَ الإلـهیّةَ رزقاً لِلإنسان و وسیلةً لِبقاء حیاتِه و دوامِ عَیْشهِ و سبباً لِحرکتِهِ نَحوَ الْکمالِ و الرُّشدِ.
? و نَزَّلنْا مِن السَّماءِ ماءً مبارکاً فأنْبَتْنا جنّاتٍ و . . . رزقاً لِلْعبادِ? فَنَهی الإنسانَ عن تحریـمِ هذه النِّعَمِ علی نَفْسه ?یا أیُّها الّذین آمَنوا لا تُحَرِّموا طَیّباتِ ما أحَلَّ اللّهُ لکم?
و هذا الْخِطابُ عامٌّ مُوَجَّهٌ إلی بنـى آدمَ أجْمَعیـنَ ، و لایَخْتَصُّ بالأغنیاءِ ? قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینةَ اللّهِ الّتـى أخرَجَ لِعبادِهِ و الطّیّباتِ مِن الرّزقِ ، قُلْ هى لِلّذین آمَنوا فـى الْحیاةِ الدّنیا?
مِن واجبِ الإنسان أن یَسْعَی لِلاستفادةِ مِن هذه النِّعَمِ فـى طریق حرکتهِ نَحْوَ الْکمالِ و الرُّشْدِ و لا یَنْسَی مسؤولیَّتهُ تَجاهَ خالِقه.
قال الإمام علىٌّ (ع) : " إنَّ اللّهَ یُحِبُّ أن یَرَی أثَرَ النِّعمةِ علَی عبْدِه" ! فمَن ضَیَّعَ النِّعَمَ باسْتِفادَتِهِ فـى غیـرِ طریقِ الْحقَِ فقد کَفَرَ بِها .
إنَّ الْقرآنَ یؤکِّدُ أنَّ لِهذا الْعالَمِ سُنَناً و قوانیـنَ لا تَتَغیَّرُ ? فَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تبدیلاً? و مَن اسْتفادَ مِن هذه السُّنَنِ یَصِلْ إلی غایته ، و لا فرقَ فـى ذلک بین أن یکونَ الإنسانُ مؤمناً بِاللّهِ أو غیـرَ مؤمنٍ به ، مُسْلِماً أو غَیْرَ مسلمٍ ، لأنَّ الأسْماءَ و الْعناوینَ لا قیمةَ لَها مادامَتْ لَم تَقْتَرِنْ بالْعملِ !
لَمّا فَتَحَ رسولُ اللّه(ص)مکّةَ قامَ علی الصَّفا فقال: یا بَنـى هاشمٍ ، یا بَنـى عبْدِ الْمُطَّلِبِ ! . . . لا تقولوا إنَّ مُحمّداً مِنّا ، فَوَاللّهِ ما أولیائى مِنکُم و مِن غیرکم إلّا الْمتّقونَ . . . إنّ لـى عملى و لکُم عَمَلَکُم".
و هذا الإنسانُ لا یَیْأسُ و إنْ رَأی أنَّ قُوَی الظّلْم مُسَیْطِرةٌ علی الْعالَم ، لإنَّه قد آمَنَ بـ ? أنّ الأرضَ یَرِثُها عبادىَ الصّالِحونَ? و یعلَمُ أنّ الْحقَّ هو الْباقى و أنّ ? الْباطلَ کان زَهوقاً?
?و نُریدُ أنْ نَمُنَّ علَی الّذین اسْتُضْعِفوا فـى الأرضِ و نَجْعَلَهم أئمّةً و نَجعَلَهُم الْوارثیـنَ?
درس هفتم
به قرآن پناه ببرید
پیامبر اکرم (ص) فرمود: "وقتی که فتنهها همچون پارههای شب تاریک بر شما پوشیده شد، پس به قرآن پناه ببرید."
قرآن نور و هدایتگری است که جامعهی بشری را از مرگ به سوی زندگی و از ناامیدی به امیدواری و از تنبلی به سوی فعّالیّت و از سکون به سوی حرکت، در میآورد و به مردم اجازه نمیدهد که دنیا را به بهانهی دستیابی به آخرت، رها کنند، بلکه دنیا را وسیلهای برای رسیدن به آخرت، قرار میدهد.
و هماینک به برخی آیات دربارهی این موضوع، توجّه کن:
همانا قرآن کریم بخششهای طبیعی و نعمتهای الهی را به عنوان روزی برای انسان و وسیلهای برای بقا و دوام زندگیاش و عاملی برای حرکتش به سوی کمال و رشد، شمرده است.
(و از آسمان، آبی پربرکت فرود آوردیم، پس بدان[ وسیله ]باغهایی رویانیدیم ... برای روزی بندگان) بنابراین انسان را از محروم کردن این نعمتها بر خودش، بازداشته است (ای کسانی که ایمان آوردهاید، چیزهای پاکیزهای را که خدا برای شما حلال کرده، حرام مشمارید)
و این فراخوانی، یک پیام عمومی برای تمامی فرزندان بشر است، و ویژهی ثروتمندان نیست (بگو: زیوری را که خدا برای بندگانش پدید آورده و روزیهای پاکیزه را، چه کسی حرام گردانیده؟ بگو: این ]نعمتها[ در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند).
باید که انسان برای استفاده و بهره از این نعمتها در راه حرکتش به سوی کمال و رشد، تلاش کند و مسؤولیّت خویش را در برابر آفریدهاش فراموش نکند.
امام علی (ع) فرمود: "مسّلماً خداوند دوست میدارد که تأثیر نعمت را بر روی بندهاش، ببیند" پس هر که نعمتها را با استفاده اش در مسیر ناحق تباه کند، نسبت به آنها کفر ورزیده است.
در حقیقت قرآن تأکید میکند که این جهان دارای سنّتها و قوانین غیر قابل تغییر است (و هرگز برای سنّت خدا دگرگونی نخواهی یافت) و هر که از این سنّتها استفاده کند به هدفش میرسد، و هیچ فرقی در آن میان وجود ندارد که انسان به خدا ایمان داشته باشد یا نداشته باشد، مسلمان یا غیر مسلمان باشد، زیرا اسمها و لقبها و عنوانها تا زمانی که به عمل نزدیک نشوند (همراه عمل نباشند)، هیچ ارزشی ندارد .
وقتی که رسول خدا (ص) مکّه را فتح کرد، بر روی "صفا" ایستاد و گفت: "ای فرزندان هاشم، ای فرزندان عبدالمطّلب، ... نگویید که محمّد از ماست، قسم به خدا دوستان من از شما و غیر شما جز پرهیزگاران نیستند ... مسّلماً عمل من برای من و عمل شما برای شماست."
و این انسان ناامید نمیشود، اگرچه ببیند نیروهای کفر بر جهان مسلّط شدهاند، زیرا او ایمان آورده است به این که (زمین را بندگان شایسته به ارث میبرند) و میداند که فقط حق ماندگار است و[ میداند ]که (باطل نابودشدنی است).
(و میخواهیم که منّت نهیم بر کسانی که در زمین ضعیف نگاه داشته شدهاند و آنان را پیشوایان گردانیم، و ایشان را وارث[ زمین ]کنیم).
موفق باشید امیر اخلاصی نیا
.: Weblog Themes By Pichak :.