امپریالیسم فرهنگی در اینترنت
هدف این مقاله مرور موضوع امپریالیسم فرهنگی از دیدگاه توسعه اینترنت با مطالعه موردی چند نمونه است. در تلاش برای توضیح مشکلات جریان نابرابر رسانههای جهانی از جمله اینترنت بحث از امپریالیسم فرهنگی کاملاً مفید به نظر میرسد. گرچه بخاطر تفاوتهای ساختاری بین اینترنت و اشکال سنتی رسانههای جمعی تمرکز بحث در مورد اینترنت ممکن است مناسب نباشد. علاوه بر این ممکن است اینطور گفته شود که بحث امپریالیسم فرهنگی محدودیت هایی را در مورد پژوهش درباره اینترنت و نیز سایر رسانههای الکترونیکی جدید به همراه دارد . ? مقدمه : - اینترنت یکی از فناوریهای نوین ارتباطی است که خیلی سریع مورد پذیرش و کاربرد قرار گرفته است. اینترنت هماکنون بیش از 30 میلیون نفر را در سراسر جهان گرد هم آورده که روزانه حدود 150 هزار نفر یا ثانیهای حدود 2 نفر نیز به آن افزوده میشوند. در سال 2000 250 میلیون نفر به اینترنت دسترسی خواهند داشت.(کیلن و همکاران 1996)[1] - اینترنت تقریباً جهان را احاطه کرده و جایگیری مجازی آن در فضای سایبر (cyberspace) و وابستگی آن به اطلاعات در مقایسه با جغرافیای فیزیکی با کاربران آن با افکار و علائق خود،ورای هر مرزی و همه مرزها. در این مرز الکترونیک جدید جوانه دهکده جهانی (burgeoning global village) در حال پدیدار شدن است. - یکی از دیدگاههای مناسب تئوریک برای مطالعه اثرات رسانههای مدرن الکترونیکی بحث امپریالیسم فرهنگی است. اشخاص و دولت هایی از سراسر جهان نگرانی خود را از نفوذ محصولات فرهنگی غربی روی فرهنگ های ملی و بومی بیان داشتهاند (هرشلاگ 1996). از اینرو اصطلاح «امپریالیسم فرهنگی» به عنوان یک نگرانی به محور عمدهای در پژوهشهای مرتبط اقتصادی حقوقی و قضایی تبدیل شده است. مباحثه امپریالیسم فرهنگی -پژوهشگرانی چون شیلر (1981) و هملینک (1990) معتقدند که علیرغم ظهور جامعه اطلاعاتی فعلی اطلاعات و فناوری آن هنوز در دست نخبگان اقتصادی باقی مانده و این انتقاد عمدتاً در نظریه مرکز پیرامونی (core and periphery theory) بیان شده که معتقد است عدم تعادل جهانی موجود بین «مرکز» (کشورهای ثروتمند و صنعتی جهان اول) و «پیرامون» (کشورهای فقیر و حاشیهای جهان سوم) در هر دو جریان تولیدات رسانهای و اطلاعات وجود دارد. به منظور تفسیر و تشریح پدیده جهانیسازی و هجوم امپریالیسم فرهنگی لازم است که ابعاد ویژه آن ترسیم شده و برخی از مفروضات بنیادین آن و زمینههای انتقاد در بحث امپریالیسم فرهنگی - بر حسب قدرت رسانهها نقش آن در جامعه و توجه به مخاطبانش- در نظر آید. -امپریالیسم فرهنگی از لحاظ قدرت رسانه دیدگاهی تقریباً مطلقگرا از رسانه را ارائه میدهد. این دیدگاه موثر بر تفسیر فرهنگی یک مدل (نظریه) تسلط و مبتنی بر انتقال است که به نظر میرسد از توجیه مناسبی در مقابل نظریه تکثرگرای رسانهای برخوردار نباشد. (سیمز 1995). -آنچه مسلم است اینکه از لحاظ ابعاد قطعی مساله نظیر ترکیب مالکیت تولید برنامهریزی شده و محتوای شکلیافته، این دیدگاه کاربردی در فناروی رسانهای مخاطبان و تأثیرات آن ندارد. وقتی که در یک برآورد کمی تئوری اطلاعات جریان یکطرفه برحسب جریانهای اطلاعرسانی ممکن است آشکار و مشخص باشد فناروی رسانهای و اقتصادها درهم پیچیدهتر میشوند و این ظاهراً جریان یکطرفه را به یک جریان دو طرفه تبدیل مینماید بطوری که چیزی که خارجیها میفروشند بر آنچه که آمریکاییها در خانه میبینند تأثیر میگذارد. (مک کوایل 1994) -امپریالیسم فرهنگی همچنین یک فرض معین راجع به نقش رسانه و دخالت و نفوذ آن در جامعه را بنا مینهد. آنچه پدید میآید منظری از رسانه و فناوری است که به شدت تعیین شده و معین است و نقش و اهمیت ابعاد فرهنگی این بحث را بیارزش و کمرنگ مینماید. (فرگوسن 1992). ? پرسش: بحث امپریالیسم، راجع به پیام رسانهای چه دیدگاهی را ارائه میدهد؟ -سپستراپ (1989) مینویسد: مسیر ما از انتقال به پیامدهای فرهنگی پیچیدهتر از آن است که در فضای بینالمللی انتظار میرود. حتی با فرض همسانسازی (homogenization) پیامهای رسانهای به دلیل مالکیت متمرکز یا سوگیری غربی امپریالیسم فرهنگی قدرت مخاطبان را برای تفسیر پیام بنا به محتوای شخصی آن و برای شکلدهی به معنای شخصی از پیام، انکار مینماید(اسمیت 1990). همچنین استراوبار (1991) بر مبنای همین ایده مفاهیم نظریه مخاطب فعال (Active Audience) و ترجیح انتخاب (preference) بین فرهنگها را برای ارائه تولیدات رسانهای منطقهای یا ملی بکار میگیرد. -وی بر مبنای پژوهش و پیشبینیهای پول (1977) و رید (1976) ابراز میدارد که تولیدکنندگان فرهنگی بومی معمولاً رقابت را با تولیدات آمریکایی شروع میکنند و همزمان با افزایش این تولیدات و دسترس پذیری آنها مخاطبان نیز به تدریج تولیدات بومی یا منطقهای را به تولیدات بینالمللی ترجیح میدهند. استراوبار برای پشتیبانی از پیشبینیهای پول دو رویه پژوهشی را دنبال مینماید: 1) پژوهش رضامندی (gratification) و کاربردها که به مخاطبان امکان گزینش (selectivity) میدهد و 2) مشارکت فعال مخاطبان در تفسیر محتوای رسانهها. -انتقاد دیگر به بحث امپریالیسم فرهنگی در برابرسازی فرهنگ و مصرفگرایی (consumenism) و نیز در چشمپوشی از پیچیدگیهای توسعه فرهنگی است. فرگوسن (1992) میگوید: همسانسازی فرهنگی جهانی همچون یک افسانه میبایست یک اقتصاد فرهنگی جهانی را که کاملاً نفوذ ملی یا منطقهای یا بومی را رد میکند فرض مسلم بگیرد. -آپادورای (1990) با توجه به مسیر ناهمسان (Non-isomorphic) جریانهای فرهنگی جهانی و پرسشهای جدیدی درمورد مدلهای مرکز- پیرامونی به مفهومسازی تعامل ناهمسازها(Disjunction) یا روابط بین این جریانها پرداخته است. به اعتقاد او جریان فرهنگی جهان در پنج بعد بوقوع پیوسته است: بعد قومی بعد مالی بعد فناوری بعد رسانهای بعد عقیدتی. -بعد قومی به جریان مردم (مهاجران پناهندگان توریستها و غیره) و تحرک فزاینده در سراسر جهان اشاره دارد./ بعد فناوری، جریان ماشینی اعم از سختافزار و نرمافزار را از طریق فرایندهای تولید شرکتهای فراملیتی شرکتهای ملی و دولتها مطرح مینماید./ بعد مالی به جریان پول از طریق بازارهای جاری و مبادلات موجود اشاره دارد./ بعد رسانهها، تصاویر و اطلاعات دریافتی از اشکال مختلف رسانهها و فناوریهای تعاملی در حال رشد را طرح میکند./ بعد عقیدتی نیز همچون بعد رسانهها به جهتگیری تصویری ماهیت سیاسی غالب ایدئولوژی ها و جریان آنها در سراسر جهان اشاره دارد. در مدل آپادورای هیچ مرکز و پیرامون سنتی وجود ندارد. - استراوبار براساس بحث پیشگفته از نظریه مرکز- پیرامونی تئوریهای جدیدی را که معتقدند فناوریهای جدید عدم تعادل رسانهها یا جریانهای اطلاعاتی اطراف جهان را تقویت کردهاند، مورد انتقاد قرار میدهد. فناوری جدید اگرچه درها را بر روی سیل محصولات آمریکایی گشودهاند اما محصولات ملی را نیز افزایش دادهاند؛ ... استراوبار همچنین نفوذ تأثیرات جهان اول در«کاهش هزینهها و افزایش انعطاف در فناوری تلویزیون» را پیشبینی کرده که ازجمله رشد کمی تولیدات تلویزیونی در سراسر آمریکای لاتین را درپی داشته است. وی همچنین بر این باور است که حتی صرفنظر از حالت «وابستگی» یا «عدم توازن» نیز توسعه در کشورهای «پیرامونی»، امکانپذیر است. ? اینترنت به عنوان رسانه جمعی -مک چسنی (1996) به وجود دو گرایش متعارض حاکم بر US و رسانه و ارتباطات جهانی باور دارد. از یکسو، تمرکز سریع شرکتهای تجاری و بازاری شدن صنایع رسانهای و از سوی دیگر توسعه جدید رایانهر و تکنولوژی ارتباطات دیجیتال توان لازم برای کنترل ارتباطات در یک شیوه سلسله مراتبی سنتی را تضعیف کرده است. نمایشیترین توسعه درراستای این خطوط، اینترنت است که ارتباطات انبوه رایانهای ارزان، جهانی و دوسویه و نیز دسترسی به یک طیف غیرقابلتصور از اطلاعات را فراهم میسازد. -پژوهشگران ارتباط جمعی در گذشته نه فقط درمورد اینترنت بلکه درمورد ارتباطات رایانه محور نیز غافل و درعوض متمرکز بودهاند بر شکلهای سنتی پخش و رسانههای چاپی که تناسب بسیاری با مدلهای پژوهشی موجود در حوزه تئوریهای ارتباط جمعی. ( درواقع، فقدان نظریههای جدید مانع انجام پژوهشهای متناسب با این نظریات شده و متقابلاً پژوهشهای جدید نیز براساس نظریههای موجود شکل گرفته است.) -موریس و اوگان (1996) مدعیاند یک تکنولوژی ارتباطی جدید نظیر اینترنت فرصت مناسبی برای توسعه و پیشرفت فراهم آورده و نظریههای ارتباط جمعی را از طریق طبیعت اصیل و سرشت اصلیشان(Its very nature) تقویت کرده است. اینترنت جنبههای سهگانه مدل ارتباطات جمعی سنتی: منبع- پیام- گیرنده را به بازی گرفته، بطوری که گاه آنها را به الگوهای سنتی اضافه کرده و گاه نیز به آنها یک ترکیب کاملاً جدید داده است. -ارتباطات اینترنتی اشکال متعددی دارد: از صفحات وب در گستره جهانی تا گروههای کاربر شبکه موزیک عمومی. منبع پیامها در اینترنت میتواند یک شخص یا یک گروه حرفهای باشد. پیامها میتوانند داستانهای خبری ایجادشده توسط یک گزارشگر یا ویراستار باشند و یا داستانهایی که در یک دوره زمانی طولانی توسط بسیاری از مردم یا با گفتگوهای ساده خلق میشوند.گیرندگان یا مخاطبان پیامها نیزمیتوانند یک فرد یا بطور بالقوه میلیونها نفر باشند و ضمنا"ممکن است نقش آنها از مخاطب به تولیدکنندگان پیام تغییر یابد. این ازجمله امتیازات اینترنت است که مخاطب آن خود میتواند یک تولیدکننده پیام باشد. ? امپریالیسم فرهنگی و اینترنت امپریالیسم فرهنگی با توجه به تجربه واقعیات و شهرت نمود فرهنگ آمریکا در اینترنت انکارناپذیر است. 64/6 میلیون رایانه میزبان در 1995 وجود داشتند و این جمعیت از سال 1981 به این طرف دو برابر شده است. 37/2 میلیون نفر از این کاربران از 150 کشور مختلفاند که نشانگر جهانیشدن اینترنت است. در 1994 شمار کاربران اینترنت در هر 1000 نفر از 14 نفر در فنلاند تا 5/0 نفر در کره متغییر بوده است (کوئلچ و کلین، 1996). معمولاً 90% ترافیک جهانی اینترنت به زبان انگلیسی است و اینها همه دلیل معرفی اینترنت به عنوان جدیدترین وشومترین عامل ( (Sinister facetامپریالیسم فرهنگی بوده است. همچنین اکثر وبسایتهای جهان در آمریکا و به زبان انگلیسی هستند. بیشتر نرمافزارها و اکثر موتورهای جستجوگر نیز انگلیسی زباناند (هرشلاگ، 1996). و همه اینها را آمریکا با سلطه فرهنگی خود بر اینترنت بدست آورده است. از اینرو آیا اینترنت منبع دیگری برای امپیالیسم فرهنگی نیست؟ اکثر کشورها همین نگرانی را دارند. دو پرسش مهم این تحقیق عبارتند از: 1) آیا اینترنت به منبع دیگری برای امپریالیسم فرهنگی تبدیل خواهد شد؟ مهمترین تأثیرات اینترنت بر محیط چه خواهد بود؟ 2) مزایا و محدودیتهای پذیرش مباحث امپریالیسم فرهنگی در بررسی آثار اینترنت چیست؟ ? مطالعات موردی 1) کره جنوبی دولتی یا دانشگاهی بودن نیمی از کاربران اینترنت، آغاز خدمات اینترنتی از 1994 ، تصمیم دولت مبنی بر سانسور شبکه رایانهای داخلی، نگرانی فزاینده از دسترسی آشکار به موضوعات جنسی و سایر اطلاعات مضر به عنوان دلیل سانسور، محافظه کارانه بودن بخشهایی از فرهنگ کره و نقش آن در شکلدهی به سبک زندگی در کره برغم صنعتی شدن فزاینده آن در عرصههای اقتصادی (دوره گذار فرهنگی کره). ظهور سانگ های لی دختر 26 ساله کرهای- آمریکایی در شماری از مجلات آمریکایی ویژه بزرگسالان و ایجاد یک عارضه فرهنگی جدید در مقابل فرهنگ سنتی کره از طریق اینترنت./ متولد پوسان کره، مهاجرت با خانواده در 8 سالگی به آمریکا، سه سال تحصیل در دانشگاه دولتی اوهایو و سپس کار به عنوان مدلی از یک کمپانی بزرگ در نیویورک در 1992 که موجب شهرت وی از طریق سایتهای اینترنتی شد. تعداد زیادی از جوانان کرهای میتوانستند تصاویر عریان او را باوجود تحریم سایتهای داخلی توسط دولت کره در اینترنت ببینند. او به یک فوق ستاره در میان جوانان تبدیل شد و توانست حدود 6/0 میلیون دلار در طی یک دیدار 12 روزه از کشورش درآمد بدست آورد. این نوع ترقی، بسیار استثنایی و با فرهنگ جنسیتی رایج کره ناسازگار بود. اصولا"چنین رخدادی بدون اینترنت نمیتوانست در کرهجنوبی بوقوع بپیوندد.(وین، جولای 1997) برخی از اندیشمندان و مقامات دولتی کره مدعیاند که اینترنت با سایتهای فراوانش- عمدتاً از مبدا کشور های غربی- محتوای زیانباری را در خود جای داده که برای جایگزینی آن باید اولویت را به فرهنگ سنتی داد. 2) فرانسه فرانسه کشوری است با تعصب شدید نسبت به هویت فرهنگی خود که همواره با تلاشهایی که در جهت تضعیف ویژگیهای فرهنگیاش در کنار گسترش فزاینده فرهنگ آمریکایی و زبان انگلیسی انجام شده به مبارزه پرداخته است. فرانسه، گسترش فرهنگ آمریکایی را نماد امپریالیسم میداند (سلن، 1996). 000ر420 کاربر فرانسوی اینترنت از کاربران ایتالیایی یا حتی سوئیسی نیز که جمعیتی حدود 10% فرانسه دارد کمتر است (جیوسانی،1997). یکی از دلایل این موضوع وجود بزرگراه اطلاعاتی 12 ساله مینیتل (Minitel) است که تقریباً 14 میلیون کاربر فرانسوی پژوهشهای خود را با استفاده از آن انجام میدهند. فرانسه، اینترنت را آخرین و زیانبارترین شکل امپریالیسم فرهنگی آمریکا مدار میداند و معمولاً با واژههایی چون بیفایده پیچیده و ابزار دیگر امپریالیسم فرهنگی آمریکا آن را توصیف میکند(همان). از نگاه برخی تودهها حفظ هویت فرهنگی ملی مهمترین انگیزه کنترل و اداره محتوای اینترنت است. سلاح ترجیحی فرانسه علیه امپریالیسم فرهنگی، وضع تعرفه ورود محصولات فرهنگی غیراروپایی (بخوانید آمریکایی) است. ضمنا" قوانینی نیز برای حمایت از جایگاه زبان فرانسه در چند سال اخیر وضع شده زیرا حفظ خلوص و یکپارچگی زبان فرانسوی به عنوان یک عنصر اساسی در حفظ هویت فرهنگی فرانسه به شمار میآید. باتوجه به اینکه90% از ترافیک گسترده در اینترنت مربوط به زبان انگلیسی است ریسک هویت فرهنگی فرانسه بقدری جدی است که برای جلوگیری از تضعیف این هویت وضع قوانین کنترلکننده ضروری است. ? دیدگاههایی درمورد اینترنت که معتقد است کاربرد امپریالیسم فرهنگیغیرعملی و غیرضروری است : 1) با اینترنت هیچ قدرت متمرکز و واحدی وجود ندارد برخلاف تلویزیون رادیو و چاپ که تولید، گزینش و انتشار اطلاعات در آنها توسط یک منبع با کنترل کامل انجام میگیرد؛ اینترنت از این لحاظ کاملا" تمرکززداست. درنتیجه باوجود آنکه اکثر وبسایتها در آمریکا مستقرند این بمعنای بقای امپریالیسم فرهنگی نیست. 2) برخلاف بیشتر تولیدات اطلاعرسانی و تفریحی که ابزار تولید آن در تملک کمپانیهای معدود ولی بسیار قدرتمند است، در اینترنت هر کس یک ارتباطگر ((Communicator بالقوه ایدههاست. این تنوع ساختار (heterarchy) به معنای آن است که منبعی واحد و در نتیجه یکسانسازی پیامها، وجود ندارد. توان نشرفقط یک فرصت نظری نیست و اینترنت امکان برقراری ارتباط را برخلاف مدل ارتباطی «یک فرد با جمع»( (one to many بصورت «همه با همه» ( (any to many با گذر از یک مرز ورودی نسبتاً کوتاه فراهم میکند (سلن، 1996) 3) اینترنت به مردم امکان میدهد بدون هرگونه دغدغه جغرافیایی، در فرهنگ بومی خود سهیم باشند. ما نیز همچون شهروندان کشورهای دیگر که به اینترنت متصلاند اینترنت را وسیلهای جهت حفظ و تجلیل از فرهنگ میدانیم (براون، 1996). 4) گیرندگان یا بینندگان پیامها، منفعل((passive نیستند. آنها فعالانه اطلاعات و سرگرمیها را جستجو میکنند و نهایتا" اطلاعات موردنیازشان را از تینترنت بیرون میکشند نه اینکه اطلاعات، خود را به آنها تحمیل کنند. 5) همسانی زبانی((Linguistic Unifomity و همسانی فرهنگی در اینترنت اجتنابناپذیر نیست. زیرا اینترنت بیش از آنکه عامل امپریالیسم فرهنگی آمریکا باشد میتواند به نوعی حافظ پدیده تنوع فرهنگی ((Multiculturalism نیز به شمار آید. 6) افزون بر اینها، کاربران هیچ اجباری برای ورود به دیگ جوشان (Melting pot) جهانی و پذیرش سلطه فرهنگ عام آمریکایی ندارند. ضمنا" منعی وجود ندارد که اتاقهای گفتگوییا گروههای خبری به زبانهای دیگر نظیر فرانسه ایجاد شود.... اگرچه زبان انگلیسی در اینترنت غالب است اما شرکتهای نرمافزاری نیز نباید از بازارهای خارجی بزرگی چون فرانسه چشمپوشی کنند. البته اینترنت آنقدر که برای انگلیسیزبانها مفید و کاراست برای سایر زبانها قابلیت استفاده ندارد اما امکانات استفاده کاربران سایر زبانها نیز به تدریج در حال ایجاد است (هرشلاگ، 1996). از این رو کشورهایی که از کمرنگ شدن یا تضعیف هویت فرهنگی خود توسط اینترنت نگران هستند میتوانند توان خود را بر تولید و انتشار محصولات فرهنگی ویژه خویش و ایجاد اتاقهای گفتگو و گروههای خبری به زبان رسمی خود متمرکز نمایند. 3) سنگاپور اینترنت ابتدا به عنوان یک پروژه تحقیق و توسعه در دانشگاه ملی سنگاپور بکار گرفته و سپس در 1994 خصوصی شد. از هر سه خانه یکی رایانه دارد، تعداد کاربران رایانهای در سال گذشته به 100هزار نفر یعنی تا دو برابر افزایش یافت. تشویق یک برنامه دولتی برای اینکه هر خانواده باید تا سال 2000 به شبکه اینترنت متصل بشود (روزنامه آمریکای امروز،08/28/1997). ضرورت همراهسازی آن با سعی و تلاش یکسان برای محافظت زیرساختهای فرهنگی که به کشور امکان میدهد تا امتیازات این پیشگامی و پیشتازی را حفظ کند. (برلینگری، 1996). وضع مقررات جدید تأثیرگذار بر استفاده از اینترنت در 1996. تحت این مقررات جدید، SBA سنگاپور برآن شد تا وبسایتهایی را که به سنگاپور وارد میشوند و برخی از آنها مخالف قانون سنگاپورند حذف کند و مجازاتهایی را برای مطالب سخیف نادرست هرزهنگاری و تهاجم نژادی و مذهبی تعیین نماید. همچنین مقرر شد احزاب سیاسی گروههای سیاسی غیر حزبی گروههای دینی و روزنامههای الکترونیکی اقدام به اخذ مجوز نمایند. سنگاپور کشوری آسیایی است که به ارزشهای جدی سنتگرایی و وفاداری خانوادگی را باور دارد و آنها را حفظ کرده است. ازاینرو هجوم ناگهانی هرزهنگاری و ارائه سبکهای مختلف زندگی جایگزین (غربی) را آشکارا برای نسل جوان مضر و آسیبزا میداند. ? نتیجهگیری برای توضیح و تبیین مسائل جریان منحصر بفرد جهانی رسانهها ازجمله اینترنت نظریه امپریالیسم فرهنگی ظاهرا" مفید به نظر میآید. گرچه بدلیل تفاوتهای ساختاری میان اینترنت و اشکال سنتی رسانههای جمعی کاربرد این نظریه در مورد اینترنت مناسب نیست و درواقع، مباحثه امپریالیسم فرهنگی محدودیتهای پژوهشی درمورد اینترنت و سایر رسانههای الکترونیک دوسویه جدید را موجب شده است.
|
|
نویسنده : سئونگ چئول کیم ـ کاندیدای Ph.d، دپارتمان ارتباطات از راه دور _ دانشگاه ایالتی میشیگان مترجم : نادر جعفری [1] . آمار کاربران اینترنت درجهان : سال 2004: 934 میلیون نفر 2- آمار کاربران اینترنت در جهان اسلام و عرب به بیش از 25 میلیون نفر تا پایان سال 2005 خواهد رسید. البته این رقم دربرگیرنده 3/1 میلیارد مسلمانی که در خارج از جهان عرب زندگی میکنند (ازجمله ایران) نیست.( نقل از گری بانت، استاد دانشگاه ولز و نویسنده کتاب «اسلام در عصر دیجیتال» : http://www.ayaran.com/archives/003513.html) 3- آمار کاربران اینترنت در ایران به حدود 5 میلیون کاربر در سال 1382 افزایش یافته وبا توجه به روند تصاعدی افزایش تعداد کاربران اینترنت در کشور ، رسیدن به رقم 15 میلیون نفر تا پایان 1383 دور از انتظار نیست ( نقل از مشاور وزیرICT ایران در: http://www.itna.ir/archives/news/000412.php) و پیشبینی رقم 15 میلیون نفر در سال 2005نیز وجود دارد.(ttp://news.gooya.com/technology/archives/001912.php)
|
|
منبع : پایگاه اطلاع رسانی علوم ارتباطات ایران
|