منابع کنکور 93
بر اساس این گزارش فهرست این کتب در گروههای آزمایشی مختلف به شرح زیر است:
دروس عمومی
زبان و ادبیات فارسی
ادبیات فارسی (2) سال دوم برای کلیه رشتهها
ادبیات فارسی (3) سال سوم، برای کلیه رشتهها غیر از علوم انسانی
زبان و ادبیات فارسی عمومی، سال پیش دانشگاهی، برای کلیه رشتهها
ادبیات فارسی 3 (تخصصی انسانی) سال سوم، مخصوص علوم انسانی
زبان فارسی 3 (تخصصی انسانی) سال سوم، مخصوص علوم انسانی
زبان فارسی 3 (غیر علوم انسانی)، سال سوم، برای کلیه رشتهها (غیر از علوم انسانی)
دروس عمومی عربی
عربی 2 (غیر از علوم انسانی)، سال دوم، برای کلیه رشتهها (غیر از علوم انسانی)
عربی 2 (علوم انسانی)، سال دوم، مخصوص علوم انسانی
عربی 3 (غیر از علوم انسانی)، سال سوم، برای کلیه رشتهها (غیر از علوم انسانی)
عربی 3 (علوم انسانی)، سال سوم، مخصوص علوم انسانی
دروس عمومی فرهنگ و معارف اسلامی
قرآن و تعلیمات دینی 2 (دین و زندگی)، سال دوم، برای کلیه رشتهها
قرآن و تعلیمات دینی 3 (دین و زندگی)، سال سوم، برای کلیه رشتهها
معارف اسلامی (دین و زندگی)، سال پیش دانشگاهی، برای کلیه رشتهها
دروس عمومی زبان انگلیسی
انگلیسی 3، سال سوم، برای کلیه رشتهها
انگلیسی 1 و 2، سال پیش دانشگاهی، برای کلیه رشتهها
دروس تخصصی گروه علوم ریاضی
دروس تخصصی ریاضیات
هندسه 1، برای سال دوم
آمار و مدلسازی، سال دوم
هندسه 2، سال سوم
ریاضیات 2، سال دوم
حسابان، سال سوم
جبر و احتمال، سال سوم
هندسه تحلیلی و جبر خطی، سال پیش دانشگاهی
حساب دیفرانسیل و انتگرال، سال پیش دانشگاهی
ریاضیات گسسته، سال پیش دانشگاهی
فیزیک
فیزیک 1 و آزمایشگاه، سال اول
فیزیک 2 و آزمایشگاه، سال دوم
فیزیک 3 و آزمایشگاه (ویژه ریاضی) سال سوم
فیزیک (ویژه ریاضی) سال پیش دانشگاهی
شیمی
شیمی 2 و آزمایشگاه، سال دوم
شیمی 3 و آزمایشگاه، سال سوم
شیمی، سال پیش دانشگاهی
دروس تخصصی گروه علوم تجربی
زمینشناسی
زمینشناسی، سال سوم
علوم زمین، سال پیش دانشگاهی
ریاضیات
هندسه 1، سال دوم
ریاضیات 2، سال دوم
آمار و مدلسازی، سال سوم
ریاضیات 3 (ویژه علوم تجربی)، سال سوم
ریاضی عمومی 1 و 2، سال پیش دانشگاهی
زیستشناسی
زیستشناسی و آزمایشگاه 1، سال دوم
زیستشناسی و آزمایشگاه 2، سال سوم
زیستشناسی، سال پیش دانشگاهی
فیزیک
فیزیک 1 و آزمایشگاه، سال اول
فیزیک 2 و آزمایشگاه، سال دوم
فیزیک 3 و آزمایشگاه (علوم تجربی)، سال سوم
فیزیک (علوم تجربی) سال پیش دانشگاهی
شیمی
شیمی 2 و آزمایشگاه، سال دوم
شیمی 3 و آزمایشگاه، سال سوم
شیمی، سال پیشدانشگاهی
دروس تخصصی گروه علوم انسانی
ریاضیات
ریاضیات 1، سال اول
آمار و مدلسازی، سال دوم
ریاضی (ویژه علوم انسانی – علوم و معارف اسلامی)، سال سوم
ریاضی پایه، سال پیش دانشگاهی
اقتصاد
اقتصاد، سال دوم
زبان و ادبیات فارسی
تاریخ ادبیات ایران و جهان 1، سال دوم
تاریخ ادبیات ایران و جهان 2، سال سوم
آرایههای ادبی، سال سوم
ادبیات فارسی ویژه علوم انسانی، سال پیش دانشگاهی
زبان عربی
عربی 2 (ویژه علوم انسانی)، سال دوم
عربی 3 (ویژه علوم انسانی)، سال سوم
عربی 1 و 2، سال پیش دانشگاهی
تاریخ
تاریخ ایران و جهان 1، سال دوم
تاریخ ایران و جهان 2، سال سوم
تاریخشناسی، سال پیش دانشگاهی
جغرافیا
جغرافیای 1، سال دوم
جغرافیای 2، سال سوم
جغرافیا، سال پیش دانشگاهی
علوم اجتماعی
جامعهشناسی 1، سال دوم
جامعهشناسی 2، سال سوم
علوم اجتماعی (جامعهشناسی نظام جهانی)، سال پیش دانشگاهی
فلسفه
فلسفه، سال سوم
فلسفه (آشنایی با فلسفه اسلامی)، سال پیش دانشگاهی
منطق
منطق، سال سوم
روانشناسی
روانشناسی، سال سوم
امپریالیسم فرهنگی در اینترنت
هدف این مقاله مرور موضوع امپریالیسم فرهنگی از دیدگاه توسعه اینترنت با مطالعه موردی چند نمونه است. در تلاش برای توضیح مشکلات جریان نابرابر رسانههای جهانی از جمله اینترنت بحث از امپریالیسم فرهنگی کاملاً مفید به نظر میرسد. گرچه بخاطر تفاوتهای ساختاری بین اینترنت و اشکال سنتی رسانههای جمعی تمرکز بحث در مورد اینترنت ممکن است مناسب نباشد. علاوه بر این ممکن است اینطور گفته شود که بحث امپریالیسم فرهنگی محدودیت هایی را در مورد پژوهش درباره اینترنت و نیز سایر رسانههای الکترونیکی جدید به همراه دارد . |
نویسنده : سئونگ چئول کیم ـ کاندیدای Ph.d، دپارتمان ارتباطات از راه دور _ دانشگاه ایالتی میشیگان |
منبع : پایگاه اطلاع رسانی علوم ارتباطات ایران |
اینترنت و تغییر فرهنگی
ارتباطات > اینترنت - همشهری آنلاین-هلن صدیق بنای:
بشر صاحب فرهنگ است، درست همان طور که که صاحب روح است. اما فرهنگهای بشری فناپذیرند و با نابودی نژاد یا گذر زمان از بین میروند.
بنابراین، ممکن است فرهنگها هم پس از مدتی نابود شوند، اما در تمام فرهنگهای بشری حقایقی وجود دارد که ارزش حفظ کردن دارند. شاید بتوان فرهنگ را مجموعهای از ارزشهایی تعریف کرد که افراد ، خود و دیگران را متعلق به آن میدانند.
برخی از عواملی که در افراد حس تعلق به فرهنگی خاص را ایجاد می کند عبارتند از:
• آموزه های پیشگامان فرهنگی که امید می رود بر اساس آنها افراد شایسته ای تحویل اجتماع شوند.
• عوامل محیطی چون آب و هوا ، شرایط اقتصادی و آینده ی جامعه
• رو به رو شدن با الگو های بیگانه
عامل سوم یعنی رو برو شدن با الگوهای بیگانه در بحث حاضر نقش عمده دارد. این عامل قابلیت تغییر در فرهنگ ها یا به نوعی تاثیر پذیری فرهنگ ها از یکدیگر را باعث می شود .
همهی فرهنگها ، بطور پیوسته در حال تغییراند و این تغییرات، امروزه هم سریع و هم عمیقتر از گذشته شده اند. اینترنت و به تعبیر دیگر شبکه های ارتباطات فردمدار جهانی، نقش عمده ای در تشدید تغییرات فرهنگ و موجودیتهای فرهنگی ایفا خواهد کرد.
اینترنت به دو شیوه موجب تغییر فرهنگی می شود: نخست فرهنگ خودش را عرضه میکند و دوم گذرگاهی برای سایر فرهنگها تدارک می کند.
کاربران اینترنت به پیشروان و جریانات پیشتاز فرهنگی دسترسی دارند؛ این افراد و جریانات بخشی از فرهنگ اینترنت و یا بخشی از فرهنگ های دیگر هستند.
از طرف دیگر،اینترنت به خودی خود ، سبب دگرگونی وضعیت اقتصادی و سیاسی می شود و آینده، اثرات دیگری را پدیدارخواهد کرد . اینترنت محلی است برای عرضه الگوهای رفتاری متفاوت با فرهنگ های رسمی و لذا در سطح فعالیت های موثری چون جنگ ، صنعت تروریسم و تبادل دانشجویان قرار می گیرد.
احتمالا به همین خاطر است که تاثیر گذاری آن در قیاس با دو عامل دیگر (عوامل محیطی و حوزه های فرهنگی) بیشترخواهد بود.
اینترنت، علاوه بر آنکه محیطی برای تبادل فرهنگی مهیا و گذر گاهی برای دسترسی کاربران به فرهنگ های دیگر تدارک می کند، خود نوعی فرهنگ یا خرده فرهنگ است که همه فرهنگ ها را در بر میگیرد.
اینترنت محیط، ابزار و تعاملات خاص خود را دارد که با محیط ، ابزار و تعاملات فضای غیر مجازی کاملا متفاوت است. این بدان معناست که اینترنت به خودی خود و بدون در نظر گرفتن فرهنگهای بیگانه ای که ممکن است یک فرهنگ خاص با آن ها در ارتباط باشد، عامل موثری در ایجاد تغییر درون فرهنگی است.
این فناوری به وضعیت بحرانی (شاید منظورتان "نقطه عطف" باشد) خود نزدیک میشود ، کاربران اینترنت ، همین که تعدادشان به حد لازم رسید، فرهنگ خود را که ریشه در ارتباطات جهانی دارد به وجود خواهند آورد . بدین ترتیب کاربران، اجتماعات و گروه های خاصی را سازماندهی میکنند؛ حتی طبقهبندی ظاهری اعضا هم به منظور تعیین هویت درون فرهنگی یا برون نگری است.
یعنی رفتار های انسانها را بر اساس آنچه که در اجتماع انجام می دهند(بازتابهای رفتاری افراد) ، طبقه بندی می کنند . به عنوان مثال ؛ ممکن است افرادی از وسایل عمومی برای تردد خود استفاده کنند که این عمل (رفتار) در یک طبقه بندی خاص قرار می گیرد و یا اینکه افرادی از ماشین شخصی خود استفاده میکنند که باز در طبقه بندی ویژه خود در نظام طبقه بندی ظاهری افراد یک اجتماع قرار می گیرند.
عوامل خارجی که منجر به شکل گیری و تغییر فرهنگ ها می شوند می توانند ریشه در فرهنگ غالب یک جامعه داشته باشند؛ جائیکه افراد یک جامعه از شرکت موثر در روند سیاسی، از ایفای نقشهای ارزشمند در پیکره ی جامعه گرفته تا مقدار سهمی که از سود اقتصادی ملی آنها حذف می شود !چیزی در این جا حذف شده است!. از سوی دیگر گروههای محروم شده به وسایل و روشهایی برای مقابله با این محرومیت نیاز دارند.
باید گفت که اینترنت، با ارائه وسایل و روش هایی که جایگزین محرومیت های موجود در یک جامعه می شود به شکلگیری هویت فردی هم کمک می کند. از این نظر اینترنت در تمامی فرهنگ های حاکم و در بین اقلیت های محکوم نقش واحدی خواهد داشت.
اینترنت نخستین محصول تکنولوژی غرب نیست که در مقیاس جهانی مورد استفاده قرار می گیرد،اگر چه اولین محصولی است که بر قراری ارتباط تعاملی و در سطح عامه را میان کاربران غربی و غیر غربی را میسر ساخته است .
مدرن سازی جوامع طبق تعریف جنبشی است معطوف به اولویت یافتن حرفه ها و تفکیک نقش ها، وابستگی آحاد جامعه به رسانه های گروهی به جای گفت و گو های محلی و فردگرایی به معنی استقلال از مکان جغرافیایی کار. به عبارت روشنتر مدرن شدن به این معنی است که هدف اصلی زندگی فعایت و تولید اقتصادی است نه تفریح، و این که رسانههای جمعی، نه افراد محلی، منبع اصلی اخبار هستند.
البته باید دقت داشت که اینترنت رسانه ای جمعی نیست ، حداقل نه به صورتی که به عنوان منبع ارتباطات یک جانبه تعبیر شود؛ یعنی صرفا فهرستی از مطالب نیست که بیننده هیچ کنترلی بر آنها نداشته باشد.
اینترنت "غیبت کردن های محلی " را بصورت راهی برای جمع آوری اخبار درآورده است. اما دقت داشته باشد که در اینجا واژه ی" محلی" به معنای تمام جهان است، تمام مکان جغرافیایی ای که تحت پوشش اینترنت قرار دارد.
یکی از ابعاد کاربری اینترنت این است که عضویت افراد ، در آن پنهان میماند. بعد دیگر استفاده از اینترنت ناشناخته ماندن سر نخ ها و منابع قدرت است. به علاوه، اینترنت امکان دسترسی اعضای یک خرده فرهنگ را به یکدیگر فراهم می آورد، اعضایی که بدون اینترنت ، حتی از وجود یکدیگر هم اطلاعی نداشتند. هنگامیکه این افراد متوجه خدماتی میشوند که اینترنت میتواند به آنها بکند، سعی می کنند از آن بهره برند.
نحوه استفاده این افراد از اینترنت و وابستگی آنها به این امکان، حتی بیش از اتکای ایشان به جریان اصلی فرهنگ خودشان خواهد بود. یکی از دلایل عمده این موضوع این است که اینترنت امکان دستیابی به چیز های زیادی را برای ایشان فراهم می کند، چیزهایی که اساسا فرهنگی که این افراد به آن تعلق دارند در اختیارشان قرار نمی دهد.
در اینترنت تفاوتهایی چون زبان ، شیوه نوشتار و ملیت می تواند مهم باشد. به عنوان نمونه، زبان امری تعیین کننده است ، بر اساس نظر گوته، ترجمه از یک زبان به زبانهای دیگر امریست ضروری، مهم و در عین حال غیر ممکن.
در حال حاضر، ترجمه متنی از یک زبان به زبان دیگر بوسیله کامپیوتر امکانپذیر شده است. اما ترجمه فرهنگی چیز دیگری است و بنا به تعریف قادر ساختن فرهنگ ها به درک متقابل یکدیگر است؛ و این شامل تغییر حداقل یکی از فرهنگها می شود.
در هر فرهنگ در خصوص محاوره و گفت وگو های افراد قوانین خاصی وجود دارد. این قوانین در ارتباطات اینترنتی نادیده گرفته می شود. اینترنت همبستگی "درون گروهی" را کاهش می دهد، گفتگو با اعضای بیگانه را آسان می کند، و در نتیجه ارتباطات "برون گروهی" یا "بین گروهی" را تسهیل می کند.
متکی نبودن بر ارتباط رو در رو طبیعت ارتباط اینترنتی را متفاوت کرده است. حضور فیزیکی در روابط متقابل باعث افزایش انگیزه و هوشیاری میشود، اما ارتباطات کامپیوتری منجر به هوشیاری روانشناختی نمی شود. در ارتباطات کامپیوتری قوانین مختلفی و خاص خود بکار برده می شود و نتایج متفاوتی هم از این طریق به دست می آیند.
اینترنت به عنوان رسانهای که می تواند به کار تامین مقاصد سیاسی بیاید یا عاملی برای رشد اقتصادی باشد، می تواند موجبات تغییرات فرهنگی را فراهم کند. از این جهات، اینترنت به افراد میدان می دهد تا عقاید ، نظریات و ارزش هایشان را به دیگران عرضه کنند و به این ترتیب به آنها امکان می دهد که بهترین بهره را از این ابزار ببرند.
این بهره برداری ها می تواند بصورت فروش اینترنتی کالا به افرادی باشد که آنها را نمیبینید و یا یشکل فراهم آوردن تسهیلات برای مردمی باشد که چیزی در باره موقعیت و جایگاه اجتماعی آنها نمی دانید. بدین ترتیب توسعه اینترنت ، لزوما به این معناست که مهارتهای گوناگون بدون در نظر گرفتن ارزش های اصلی فرهنگی ، اهمیت پیدا می کنند.
درارتباطات گروهی اینترنتی مشارکت در بحث های گروهی ، بیشتر از رابطه رو در رو است . به این ترتیب احتمال تسلط یا تفوق یک فرد بر سایرین کمتر خواهد بود. در بحث های اینترنتی زمان رسیدن به اتفاق نظر بیشتر و اظهارات رد و بدل شده میان کاربران کمتر است. این، شاید به این دلیل باشد که این نوع ارتباط نه به طور کامل نوشتاری و نه کاملا گفتاری است، بلکه جایگاهی میان این دو نوع ارتباط دارد . در جریان آن دسته از ارتباطات گروهی که به وسیله کامپیوتر انجام می شود ، نظر افراد به میزان قابل توجهی با نظرات اولیه آنها فرق پیدا می کند.
شاید افزایش تواناییهای کاربران اینترنتی در پذیرش فرهنگ و نوع تعامل ارتباط اینترنتی ، باعث شود این نوع فرهنگ بر روی نظام اجتماع واقعی تاثیر گذاشته و فشار اجتماعی و اتفاق نظر ها در رای گیریها را کاهش دهد.
بعلاوه ارتباطات اینترنتی به افراد امکان این تجربه را می دهد که در بحث هایی که صرفا ضرورت اجتماعی ندارد نام یکدیگر را بخوانند و به راحتی از دشنام و کلمات توهین آمیز استفاده کنند .
بدین ترتیب گفتگو ها و بحث های اینترنتی زبان خاص افراد بلند پایه را با زبان افراد پایین دست ادغام می کند .در بحث های اینترنتی ، از آنجا که امکان اعمال نفوذ و قدرت یک فرد بر سایرین کاهش می یابد "قانون اکثریت" اعمال می شود.
این قانون جایی اجرا می شود که هدف ، قضاوت در باره ی موضوعی خاص است ، یعنی تصمیم گیری نهایی ، نوعی نظر خواهی است که در آن گروه اکثریت قدرت بیشتری دارند. بنابراین امکان گرایش سایر اعضا به سمت این گروه بیشتر از دوری گزیدن از آن است.
در تصمیم گیریهای بعدی ، تجربه عاملی است که سرعت تصمیمگیری نهایی را افزایش میدهد.
باید اضافه کرد که عاملی چون؛
• گستره ی زمانی تعامل
• هدف و مقصود تعامل
• نوع مشارکت
• تکرار پذیری ارتباط
• قدرت و جایگاه نسبی افراد
• میزان الفت آنان
• تعادل در تعداد افرادی که به عنوان موافق و مخالف بحثهای اینترنتی شرکت می کنند
• خصوصیات مورد توجه آنها
همه عوامل فوق در اثر گذاری ارتباطات بر طرز تفکر و ارزش های افراد نقش دارند. و کسب این تجربه های فوق در دنیای مجازی در نوع خود یک تغییر فرهنگ در نظام اجتماعی دنیای واقعی را به ارمغان می آورد.
دکتر جرمی استنگروم Jeremy Stangroom , Ph.D ، دکترای علوم نظری اجتماعی و متخصص فناوری ارتباطات و اطلاعات IT ، در مورد ارتباط انسانی از طریق آنلاین دیدگاه خاصی دارد.
او معتقد است که طبق نظر اندیشمندان بسیاری که در باره اینترنت نوشته اند ارتباط افراد از طریق اینترنت در مقایسه با انواع روزمره ارتباط که با حضور فیزیکی افراد همراه است از جهات و بشیوه های مختلفحالتی تقلیل یافته دارد .
برای مثال هیوبرت دریفوس فیلسوف معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی در کتاب خود با نام " در باب اینترنت" استدلال می کند که : "درک ما از واقعیت ، اشیا ، افراد و توانایی ما در برقراری ارتباط موثر با آنها، به شیوه ای که بدن ما بی سرو صدا در پس زمینه عمل میکند ، ارتباط دارد . توانایی بدن در دستیابی به چیز ها ، قوه درک ما از واقعیت کاری که انجام می دهیم و یا آماده ایم که انجام دهیم ، بسیار است . همه این امور را بدن بی هیچ دردسری ، به شکلی فراگیر و موفق انجام می دهد. و ما بندرت متوجه انجام چنین اموری می شویم .
در ارتباطات رو در رو و در هنگام ملاقات با دیگران ما میتوانیم تا حدودی نسبت به آنها اطمینان بدست بیاوریم ولی در روابط آنلاین این امر امکان پذیر نیست .
در فضای مجازی می توان بدون حضور فیزیکی ارتباط برقرار کرد ولی امکان ارتباطی کامل از این نوع در فضای اینترنت ناممکن است. امکان فریبکاری آشکار در یک موقعیت مستقیم و رو در رو به حداقل می رسد ولی فریبکاری برروی اینترنت بسیار آسان است .در اینترنت میتوان افراد را با خلق شخصیت هایی کاملا تخیلی فریب داد، ولی این امر در دنیای غیر مجازی بسیار مشکل است. بنابراین روابط اینترنتی در مقایسه با روابط "واقعی" (رو دررو) همراه با حضور فیزیکی ، روابطی ضعیف هستند.
نکته قابل توجه در ارتباط اینترنتی این است که خصوصیاتی از قبیل ؛ سن ،جنسیت، نژاد، لهجه، طبقه اجتماعی، جذابیت چهره، سبک لباس پوشیدن، جذابیت فیزیکی، هوش، تیپ و .... معیار قضاوت ما در باره افراد در دنیای غیر مجازی قرار می گیرد.اما این معیارها در دنیای مجازی اینترنت عمدتا این گونه معیارها نیستند. پس مسئله مشخصه اصلی ارتباطات اینترنتی فقدان رابطه "رو در رو" و نبود حضور فیزیکی است که فریبکاری و جعل هویت واقعی را ممکن می کند . از طرف دیگر، ارتباطات اینترنتی مانع گرایش به کلیشه پردازی و هویت سازی می شود.
اگر با کنترل جنبه هایی از شخصیت خود در ارتباط های آنلاین بتوانیم از پیشداوری بر اساس کلیشههای موجود و بی دلیل خودداری کنیم ، آنگاه امکان دارد ارتباطات اینترنتی ، حداقل در بعضی از موارد نسبت به اغلب ارتباطهای روزمره همراه با حضور فیزیکی کمتر مجازی (تحریف شده) و بیشتر "واقعی" باشد.
مرکز تحقیقات و مطالعات رسانهای روزنامه همشهری
• عوامل محیطی چون آب و هوا ، شرایط اقتصادی و آینده ی جامعه
• رو به رو شدن با الگو های بیگانه
عامل سوم یعنی رو برو شدن با الگوهای بیگانه در بحث حاضر نقش عمده دارد. این عامل قابلیت تغییر در فرهنگ ها یا به نوعی تاثیر پذیری فرهنگ ها از یکدیگر را باعث می شود .
همهی فرهنگها ، بطور پیوسته در حال تغییراند و این تغییرات، امروزه هم سریع و هم عمیقتر از گذشته شده اند. اینترنت و به تعبیر دیگر شبکه های ارتباطات فردمدار جهانی، نقش عمده ای در تشدید تغییرات فرهنگ و موجودیتهای فرهنگی ایفا خواهد کرد.
اینترنت به دو شیوه موجب تغییر فرهنگی می شود: نخست فرهنگ خودش را عرضه میکند و دوم گذرگاهی برای سایر فرهنگها تدارک می کند.
کاربران اینترنت به پیشروان و جریانات پیشتاز فرهنگی دسترسی دارند؛ این افراد و جریانات بخشی از فرهنگ اینترنت و یا بخشی از فرهنگ های دیگر هستند.
از طرف دیگر،اینترنت به خودی خود ، سبب دگرگونی وضعیت اقتصادی و سیاسی می شود و آینده، اثرات دیگری را پدیدارخواهد کرد . اینترنت محلی است برای عرضه الگوهای رفتاری متفاوت با فرهنگ های رسمی و لذا در سطح فعالیت های موثری چون جنگ ، صنعت تروریسم و تبادل دانشجویان قرار می گیرد.
احتمالا به همین خاطر است که تاثیر گذاری آن در قیاس با دو عامل دیگر (عوامل محیطی و حوزه های فرهنگی) بیشترخواهد بود.
اینترنت، علاوه بر آنکه محیطی برای تبادل فرهنگی مهیا و گذر گاهی برای دسترسی کاربران به فرهنگ های دیگر تدارک می کند، خود نوعی فرهنگ یا خرده فرهنگ است که همه فرهنگ ها را در بر میگیرد.
اینترنت محیط، ابزار و تعاملات خاص خود را دارد که با محیط ، ابزار و تعاملات فضای غیر مجازی کاملا متفاوت است. این بدان معناست که اینترنت به خودی خود و بدون در نظر گرفتن فرهنگهای بیگانه ای که ممکن است یک فرهنگ خاص با آن ها در ارتباط باشد، عامل موثری در ایجاد تغییر درون فرهنگی است.
این فناوری به وضعیت بحرانی (شاید منظورتان "نقطه عطف" باشد) خود نزدیک میشود ، کاربران اینترنت ، همین که تعدادشان به حد لازم رسید، فرهنگ خود را که ریشه در ارتباطات جهانی دارد به وجود خواهند آورد . بدین ترتیب کاربران، اجتماعات و گروه های خاصی را سازماندهی میکنند؛ حتی طبقهبندی ظاهری اعضا هم به منظور تعیین هویت درون فرهنگی یا برون نگری است.
یعنی رفتار های انسانها را بر اساس آنچه که در اجتماع انجام می دهند(بازتابهای رفتاری افراد) ، طبقه بندی می کنند . به عنوان مثال ؛ ممکن است افرادی از وسایل عمومی برای تردد خود استفاده کنند که این عمل (رفتار) در یک طبقه بندی خاص قرار می گیرد و یا اینکه افرادی از ماشین شخصی خود استفاده میکنند که باز در طبقه بندی ویژه خود در نظام طبقه بندی ظاهری افراد یک اجتماع قرار می گیرند.
عوامل خارجی که منجر به شکل گیری و تغییر فرهنگ ها می شوند می توانند ریشه در فرهنگ غالب یک جامعه داشته باشند؛ جائیکه افراد یک جامعه از شرکت موثر در روند سیاسی، از ایفای نقشهای ارزشمند در پیکره ی جامعه گرفته تا مقدار سهمی که از سود اقتصادی ملی آنها حذف می شود !چیزی در این جا حذف شده است!. از سوی دیگر گروههای محروم شده به وسایل و روشهایی برای مقابله با این محرومیت نیاز دارند.
باید گفت که اینترنت، با ارائه وسایل و روش هایی که جایگزین محرومیت های موجود در یک جامعه می شود به شکلگیری هویت فردی هم کمک می کند. از این نظر اینترنت در تمامی فرهنگ های حاکم و در بین اقلیت های محکوم نقش واحدی خواهد داشت.
اینترنت نخستین محصول تکنولوژی غرب نیست که در مقیاس جهانی مورد استفاده قرار می گیرد،اگر چه اولین محصولی است که بر قراری ارتباط تعاملی و در سطح عامه را میان کاربران غربی و غیر غربی را میسر ساخته است .
مدرن سازی جوامع طبق تعریف جنبشی است معطوف به اولویت یافتن حرفه ها و تفکیک نقش ها، وابستگی آحاد جامعه به رسانه های گروهی به جای گفت و گو های محلی و فردگرایی به معنی استقلال از مکان جغرافیایی کار. به عبارت روشنتر مدرن شدن به این معنی است که هدف اصلی زندگی فعایت و تولید اقتصادی است نه تفریح، و این که رسانههای جمعی، نه افراد محلی، منبع اصلی اخبار هستند.
البته باید دقت داشت که اینترنت رسانه ای جمعی نیست ، حداقل نه به صورتی که به عنوان منبع ارتباطات یک جانبه تعبیر شود؛ یعنی صرفا فهرستی از مطالب نیست که بیننده هیچ کنترلی بر آنها نداشته باشد.
اینترنت "غیبت کردن های محلی " را بصورت راهی برای جمع آوری اخبار درآورده است. اما دقت داشته باشد که در اینجا واژه ی" محلی" به معنای تمام جهان است، تمام مکان جغرافیایی ای که تحت پوشش اینترنت قرار دارد.
یکی از ابعاد کاربری اینترنت این است که عضویت افراد ، در آن پنهان میماند. بعد دیگر استفاده از اینترنت ناشناخته ماندن سر نخ ها و منابع قدرت است. به علاوه، اینترنت امکان دسترسی اعضای یک خرده فرهنگ را به یکدیگر فراهم می آورد، اعضایی که بدون اینترنت ، حتی از وجود یکدیگر هم اطلاعی نداشتند. هنگامیکه این افراد متوجه خدماتی میشوند که اینترنت میتواند به آنها بکند، سعی می کنند از آن بهره برند.
نحوه استفاده این افراد از اینترنت و وابستگی آنها به این امکان، حتی بیش از اتکای ایشان به جریان اصلی فرهنگ خودشان خواهد بود. یکی از دلایل عمده این موضوع این است که اینترنت امکان دستیابی به چیز های زیادی را برای ایشان فراهم می کند، چیزهایی که اساسا فرهنگی که این افراد به آن تعلق دارند در اختیارشان قرار نمی دهد.
در اینترنت تفاوتهایی چون زبان ، شیوه نوشتار و ملیت می تواند مهم باشد. به عنوان نمونه، زبان امری تعیین کننده است ، بر اساس نظر گوته، ترجمه از یک زبان به زبانهای دیگر امریست ضروری، مهم و در عین حال غیر ممکن.
در حال حاضر، ترجمه متنی از یک زبان به زبان دیگر بوسیله کامپیوتر امکانپذیر شده است. اما ترجمه فرهنگی چیز دیگری است و بنا به تعریف قادر ساختن فرهنگ ها به درک متقابل یکدیگر است؛ و این شامل تغییر حداقل یکی از فرهنگها می شود.
در هر فرهنگ در خصوص محاوره و گفت وگو های افراد قوانین خاصی وجود دارد. این قوانین در ارتباطات اینترنتی نادیده گرفته می شود. اینترنت همبستگی "درون گروهی" را کاهش می دهد، گفتگو با اعضای بیگانه را آسان می کند، و در نتیجه ارتباطات "برون گروهی" یا "بین گروهی" را تسهیل می کند.
متکی نبودن بر ارتباط رو در رو طبیعت ارتباط اینترنتی را متفاوت کرده است. حضور فیزیکی در روابط متقابل باعث افزایش انگیزه و هوشیاری میشود، اما ارتباطات کامپیوتری منجر به هوشیاری روانشناختی نمی شود. در ارتباطات کامپیوتری قوانین مختلفی و خاص خود بکار برده می شود و نتایج متفاوتی هم از این طریق به دست می آیند.
اینترنت به عنوان رسانهای که می تواند به کار تامین مقاصد سیاسی بیاید یا عاملی برای رشد اقتصادی باشد، می تواند موجبات تغییرات فرهنگی را فراهم کند. از این جهات، اینترنت به افراد میدان می دهد تا عقاید ، نظریات و ارزش هایشان را به دیگران عرضه کنند و به این ترتیب به آنها امکان می دهد که بهترین بهره را از این ابزار ببرند.
این بهره برداری ها می تواند بصورت فروش اینترنتی کالا به افرادی باشد که آنها را نمیبینید و یا یشکل فراهم آوردن تسهیلات برای مردمی باشد که چیزی در باره موقعیت و جایگاه اجتماعی آنها نمی دانید. بدین ترتیب توسعه اینترنت ، لزوما به این معناست که مهارتهای گوناگون بدون در نظر گرفتن ارزش های اصلی فرهنگی ، اهمیت پیدا می کنند.
درارتباطات گروهی اینترنتی مشارکت در بحث های گروهی ، بیشتر از رابطه رو در رو است . به این ترتیب احتمال تسلط یا تفوق یک فرد بر سایرین کمتر خواهد بود. در بحث های اینترنتی زمان رسیدن به اتفاق نظر بیشتر و اظهارات رد و بدل شده میان کاربران کمتر است. این، شاید به این دلیل باشد که این نوع ارتباط نه به طور کامل نوشتاری و نه کاملا گفتاری است، بلکه جایگاهی میان این دو نوع ارتباط دارد . در جریان آن دسته از ارتباطات گروهی که به وسیله کامپیوتر انجام می شود ، نظر افراد به میزان قابل توجهی با نظرات اولیه آنها فرق پیدا می کند.
شاید افزایش تواناییهای کاربران اینترنتی در پذیرش فرهنگ و نوع تعامل ارتباط اینترنتی ، باعث شود این نوع فرهنگ بر روی نظام اجتماع واقعی تاثیر گذاشته و فشار اجتماعی و اتفاق نظر ها در رای گیریها را کاهش دهد.
بعلاوه ارتباطات اینترنتی به افراد امکان این تجربه را می دهد که در بحث هایی که صرفا ضرورت اجتماعی ندارد نام یکدیگر را بخوانند و به راحتی از دشنام و کلمات توهین آمیز استفاده کنند .
بدین ترتیب گفتگو ها و بحث های اینترنتی زبان خاص افراد بلند پایه را با زبان افراد پایین دست ادغام می کند .در بحث های اینترنتی ، از آنجا که امکان اعمال نفوذ و قدرت یک فرد بر سایرین کاهش می یابد "قانون اکثریت" اعمال می شود.
این قانون جایی اجرا می شود که هدف ، قضاوت در باره ی موضوعی خاص است ، یعنی تصمیم گیری نهایی ، نوعی نظر خواهی است که در آن گروه اکثریت قدرت بیشتری دارند. بنابراین امکان گرایش سایر اعضا به سمت این گروه بیشتر از دوری گزیدن از آن است.
در تصمیم گیریهای بعدی ، تجربه عاملی است که سرعت تصمیمگیری نهایی را افزایش میدهد.
باید اضافه کرد که عاملی چون؛
• گستره ی زمانی تعامل
• هدف و مقصود تعامل
• نوع مشارکت
• تکرار پذیری ارتباط
• قدرت و جایگاه نسبی افراد
• میزان الفت آنان
• تعادل در تعداد افرادی که به عنوان موافق و مخالف بحثهای اینترنتی شرکت می کنند
• خصوصیات مورد توجه آنها
همه عوامل فوق در اثر گذاری ارتباطات بر طرز تفکر و ارزش های افراد نقش دارند. و کسب این تجربه های فوق در دنیای مجازی در نوع خود یک تغییر فرهنگ در نظام اجتماعی دنیای واقعی را به ارمغان می آورد.
دکتر جرمی استنگروم Jeremy Stangroom , Ph.D ، دکترای علوم نظری اجتماعی و متخصص فناوری ارتباطات و اطلاعات IT ، در مورد ارتباط انسانی از طریق آنلاین دیدگاه خاصی دارد.
او معتقد است که طبق نظر اندیشمندان بسیاری که در باره اینترنت نوشته اند ارتباط افراد از طریق اینترنت در مقایسه با انواع روزمره ارتباط که با حضور فیزیکی افراد همراه است از جهات و بشیوه های مختلفحالتی تقلیل یافته دارد .
برای مثال هیوبرت دریفوس فیلسوف معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی در کتاب خود با نام " در باب اینترنت" استدلال می کند که : "درک ما از واقعیت ، اشیا ، افراد و توانایی ما در برقراری ارتباط موثر با آنها، به شیوه ای که بدن ما بی سرو صدا در پس زمینه عمل میکند ، ارتباط دارد . توانایی بدن در دستیابی به چیز ها ، قوه درک ما از واقعیت کاری که انجام می دهیم و یا آماده ایم که انجام دهیم ، بسیار است . همه این امور را بدن بی هیچ دردسری ، به شکلی فراگیر و موفق انجام می دهد. و ما بندرت متوجه انجام چنین اموری می شویم .
در ارتباطات رو در رو و در هنگام ملاقات با دیگران ما میتوانیم تا حدودی نسبت به آنها اطمینان بدست بیاوریم ولی در روابط آنلاین این امر امکان پذیر نیست .
در فضای مجازی می توان بدون حضور فیزیکی ارتباط برقرار کرد ولی امکان ارتباطی کامل از این نوع در فضای اینترنت ناممکن است. امکان فریبکاری آشکار در یک موقعیت مستقیم و رو در رو به حداقل می رسد ولی فریبکاری برروی اینترنت بسیار آسان است .در اینترنت میتوان افراد را با خلق شخصیت هایی کاملا تخیلی فریب داد، ولی این امر در دنیای غیر مجازی بسیار مشکل است. بنابراین روابط اینترنتی در مقایسه با روابط "واقعی" (رو دررو) همراه با حضور فیزیکی ، روابطی ضعیف هستند.
نکته قابل توجه در ارتباط اینترنتی این است که خصوصیاتی از قبیل ؛ سن ،جنسیت، نژاد، لهجه، طبقه اجتماعی، جذابیت چهره، سبک لباس پوشیدن، جذابیت فیزیکی، هوش، تیپ و .... معیار قضاوت ما در باره افراد در دنیای غیر مجازی قرار می گیرد.اما این معیارها در دنیای مجازی اینترنت عمدتا این گونه معیارها نیستند. پس مسئله مشخصه اصلی ارتباطات اینترنتی فقدان رابطه "رو در رو" و نبود حضور فیزیکی است که فریبکاری و جعل هویت واقعی را ممکن می کند . از طرف دیگر، ارتباطات اینترنتی مانع گرایش به کلیشه پردازی و هویت سازی می شود.
اگر با کنترل جنبه هایی از شخصیت خود در ارتباط های آنلاین بتوانیم از پیشداوری بر اساس کلیشههای موجود و بی دلیل خودداری کنیم ، آنگاه امکان دارد ارتباطات اینترنتی ، حداقل در بعضی از موارد نسبت به اغلب ارتباطهای روزمره همراه با حضور فیزیکی کمتر مجازی (تحریف شده) و بیشتر "واقعی" باشد.
مرکز تحقیقات و مطالعات رسانهای روزنامه همشهری
تاریخچه کامپیوتر
فصل اول - تاریخچه
همزمان با شناسائی عدد، برای بشر این نیاز پیدا شد تا راهی بیابد که محاسبه را سادهتر انجام دهد. اولین وسیلهای که انسان از آن در امر شمارش کمک گرفت است، شاید انگشتان دست باشد. در مراحل بعدی «چوب خط» به عنوان یک ماشین ساده که میتوانست در امر شمارش انسان کمک کند، به کار آمد. گاهی نیز دستههای نی و چوبهای باریک جانشین «چوب خط» میشد و زمانی نیز سنگ ریزهها همین نقش را ایفامی کردند. بعدها، چرتکه به عنوان یک ماشین حساب کار آمد مورد بهره برداری قرار گرفت، تا این که در قرن هفدهم، اولین ماشین حساب واقعی تاریخ پا به عرصه هستی نهاد. در سال 1641، فردی فرانسوی به نام بیلز پاسکال ماشین جالبی ساخت که به «ماشین حساب پاسکال» معروف شد. در ماشین حساب پاسکال 6 چرخ دندانه دار نصب شده بود و هر چرخ ده دندانه داشت. هر دندانه نمایشگر یکی از ارقام صفر تا 9 بود. این چرخها طوری در جوار یکدیگر قرار گرفته بودند که دوران کامل یک چرخ، دوران چرخهای بعدی بهاندازه یک دندانه را باعث میشد. علاوه بر این، چرخها از راست به چپ به ترتیب نماینده مرتبههای یکان، دهگان، صدگان،...عدد بودند. سی سال پس از پاسکال، یک ریاضی دان آلمانی به نام لایبنیتز در تکمیل اختراع پاسکال کوشید و ماشینی ساخت که به کمک آن میشد اعمال ضرب و تقسیم را نیز انجام داد و حتی جذر گرفت. ابتکار لایبنیتز بسیاری از مشکلات فنی ماشین را برطرف کرد و راه را برای تکامل این ماشینها گشود. با این حال، موضوع ماشینهای حساب سالها به بوته فراموشی سپرده شد و تنها صاحبان صنایع برای ساخت و رواج این ماشینها کوششهایی انجام دادند. در قرن نوزدهم یک ریاضیدان انگلیسی به نام چارلزبابیج به فکر طرح یک ماشین حساب خودکار افتاد که با کارتهای سوراخ شده ، اطلاعات و ارقام را میپذیرفت. در سال 1890دانشمند جوانی به نام هلریت، با توجه به نیازهای آمارگران، از کارتهای سوراخ شده و دستگاههای شمارنده این کارتها استفاده کرد. مثلاً برای تفکیک زن و مرد، سمت چپ یا راست کارت سوراخ میشد و با تکامل دستگاه هلریت، وی ماشینهایش را در نیویورک، پاریس و سن پترزبورگ به نمایش گذاشت. علی رغم استقبال کم از این دستگاه، جمعی از بازرگانان آمریکایی، ازجمله توماس واتسون، به فکر خرید امتیاز ساخت ماشینهای هلریت افتادند. او بنیانگذار International Business Machines یا IBM است.
نسل اول کامپیوترها
اولین کامپیوتر در سال 1937 در آمریکا اختراع شد. پروفسور«ایکن» با استفاده از لامپهای خلاء(Diode) این کار را به انجام رسانید(لامپهای خلاء Diode و Triodeیا دوقطبی و سه قطبی، اغلب در رادیوها استفاده میشود. این لامپها خاصیت یک سو کننده جریان برق را دارند). با دیودها مشکل ایجاد حافظه و دسترسی به آن حل شد. اما، در سال 1937 دیودها، لامپی و حجیم بودند و با روشن شدن حرارت زیادی تولید میکردند. اولین پیشرفت در جهت استفاده بهتر از کامپیترهای نسل اول جایگزینی مبنای دودویی به جای مبنای 10 بود. زیرا در طرح پروفسور ایکن، برای معرفی هر کاراکتر وجود ده دیود ضروری بود که باید یکی روشن و بقیه خاموش میماندند. این امر، در افزایش خانههای حافظه در کامپیوترهای آن زمان، محدودیت مهمی به شمار میرفت. به هر حال، در سال 1947، دانشگاه پنسیلوانیا با استفاده از این روش، کامپیوتری به نام ENIAC را طراحی کرد. با اختراع EDSAC[1] در سال 1949، انگلستان اولین کامپیوتر به معنای واقعی را عرضه داشت. این دستگاه برنامه و دستورالعملها را در خود ذخیره میکرد. در سال 1951، رمینگتون، UNIVAC-1 که بزرگترین کامپیوتر آن زمان برای مقاصد بازرگانی بود را عرضه داشت.
نسل دوم کامپیوترها
در سال 1948، باردین، ترانزیستور را اختراع کرد ولی ده سال طول کشید که از سطح آزمایشگاهی به سطح استفاده صنعتی برسد. ترانزیستور، در پیشرفت صنایع الکترونیک نقش مهمی را برعهده داشت. ترانزیستور از لامپ خلاء به مراتب کوچکتر است. به انرژی کمی نیاز دارد، حرارت کمتری تولید میکند و ارزانتر نیز هست. به این دلایل ترانزیستور به زودی جای خود را در ساختمان کامپیوتر گشود و جایگزین لامپهای خلاء در حافظه شد. به این ترتیب، نسل دوم کامپیوتر به دنیا آمد. کامپیوترهایی با تعداد خانههای حافظه بیشتر و امکانات و کارآیی وسیعتر. ترانزیستور، کامپیوترهای نسل دوم را کوچکتر و ارزانتر کرد. تحول مهم دیگری که در نسل دوم کامپیوترها پدید آمد، زبانهای برنامه نویسی کامپیوتری بود. در نسل اول کامپیوترها، از زبانهای سطح پایین، که در آنها آشنایی با جزئیات ماشین ضرورت داشت، استفاده میشد. یعنی، مجموعهای از اعداد و ارقام که کدهایی قابل فهم برای کامپیتر بود. در نسل دوم، زبانها برای کاربردهای عمومیتر آماده شد. این امر رواج استفاده از کامپیوتر در امور تجاری و اداری را سرعت بخشید. کامپیوترهای این نسل، حصار دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی را شکستند و به گونهای گسترده در مؤسسات دولتی و شرکهای صنعتی و بازرگانی به کار گرفته شدند.
نسل سوم کامپیوترها
از سال 1964، به جای لامپها و ترانزیستورها، از خاصیت آهن ربایی حلقهها یا میلهها در اثر عبور جریان برق استفاده شد. در حقیقت، به جای لامپ و ترانزیستور مورد استفاده در نسسلهای پیشین، سمت عبور جریان برق را قطبهای آهنربا تعیین میکرد. در نتیجه دو حالت صفر یا یک به وجود میآمد. اما انتخاب جنس حلقه و آلیاژ لازم برای حلقه مطرح بود. در نسل دوم، اکسید آن به سبب توانایی خود پاسخگوی این نیاز بود. معروفترین کامپیوتر این نسل IBM/360 میباشد.
نسل چهارم کامپیوتر
کامپیوترهای نسلهای اول، دوم و سوم از نظر مشخصات به سادگی قابل تفکیک اند. ولی مرز بین نسل سوم و چهارم چندان مشخص نیست. آنچه مسلم است آنکه کامپیوترهای نسل چهارم از نظر طرح واحد پردازش مرکزی و دستاههای پیرامونی، توانایی بیشتر، عمر طولانیتر قطعات و اطمینان بیشتری را عرضه میکنند. مهمترین تغییرات سخت اَفزاری در کامپیوترهای نسل چهارم عبارتند از: - به کارگیری مدارهای مجتمع با تراکم زیاد؛ - استفاده از «ریزپردازنده»؛ - توسعه امکان پردازش مستقیم به جای پردازش با رسانههای ورودی(Batch).
نسل پنجم کامپیوتر ها
در نسل پنجم کامپیوترها، به سادگی استفاده کاربران از کامپیوتر و برنامه نویسی توجه بسیار زیادی شده است. چرا که با کاهش قیمت سخت افزار، مخارج استفاده از کامپیوتر به مراتب از قیمت خود آن بیشتر خواهد بود. استفاده کنندگان خواهند توانست بودن اطلاع از طرز کار و جزئیات داخلی قسمتهای مختلف، آنها را به صورت آماده تهیه کرده و به دلخواه خود سیستمهایی کامپیوتری(نرمافزارهای کاربردی) بسازند. امروزه، به کمک نرمافزارهای موجود، مهندسین تعمیرات کامپیوتر، میتوانند بسیاری از خرابیها را تشخیص دهند. ارتباط با کامپیوتر از طریق صوت و تصویر نیز امکان پذیر خواهد بود. اطلاعات از همان زمان پیدایش به صورت مناسب برای کامپیوتر ذخیره شده و در هنگام لزوم، از طریق سیستمهای کامپیوتری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. استفاده از حافظههای نوری- حافظههایی با حجم کم و گنجایش غیر قابل تصور- ویژگی مهم این نسل است. استفاده از هوش مصنوعی و قدرت تفکر و استنتاج کامپیوتری، از دیگر ویژگیهای کامپیوترهای این نسل است.
نسل ششم کامپیوترها
کامپیوترهای نوع پنتیوم را میتوان نسل ششم نامید. از جمله ویژگیهای محسوس این نسل میتوان استفاده غیر قابل اجتناب از سیستم چند رسانهای را بر شمرد. امکانات جانبی، جاذبههای بسیاری را برای کامپیوترهای فراهم میآورد.
ریخ اختراع کامپیوتر
نویسنده: پل استراترن
ترجمه دکتر محمدرضا توکلی صابری
میتوان گفت که اختراع کامپیوتر یکی از بزرگترین دستاوردهای تکنولوژی بشریت است. کامپیوتر را میتوان در ردیف استفاده از آتش، کشف چرخ، و کاربرد الکتریسیته دانست. این پیشرفتها نیروهای طبیعی را مهار کرد اما کامپیوتر هوش را به کنترل در آورد.
بیش از 90 درصد همه دانشمندانی که تاکنون زیستهاند هم اکنون زنده هستند، و سرعت کارشان توسط کامپیوتر روز به روز افزایش مییابد. (نقشه برداری از ژنهای انسان احتمالاً نیم قرن زودتر از آن چه در زمان کشف ساختمان آن پیشبینی میشد انجام گرفت، آن هم فقط به خاطر کامپیوتر بود).
اما نباید بیش از حد امیدوار بود. در کمتر از 150 سال پیش از این همین انتظارها را از ماشین بخار داشتند؛ و خطکش محاسبه کمتر از یک قرن دوام یافت. پیشرفتهایی که کامپیوترها را به کناری اندازند قابل تصور نیستند؛ زیرا هنوز حاصل نشده اند.
حتی پیش از آن که اولین کامپیوتر ساخته شود، محدودیتهای تئوریکی آن را میشناختیم. میدانستیم که چه چیزی را میتواند محاسبه کند؛ و حتی هم چنان که اولین کامپیوترها را سر هم میکردند، کیفیت بالقوه قدرت آنها شناخته شده بود: آنها میتوانستند هوش مصنوعی خود را به وجود آوردند. یک نفر مسئول این دو مفهوم بود-نام او آلن تورینگ Alan Turing بود.
تورینگ شخصیت ویژهای داشت و خود را همانند یک کامپیوتر محسوب میکرد. او بر روی ماشین محاسبه کولوسوس Colossus نیز کار میکرد که رمز ماشین انیگما Enigma آلمانی را در جنگ جهانی دوم کشف کرد. تورینگ همانند ارشیمدس مجبور شد یک شغل درخشان در ریاضیات را کنار بگذارد تا بتواند کشورش را نجات دهد. ارشمیدس موفق نشد و با شمشیر یک سرباز رومی کشته شد. تورینگ موفق شد و کشور حق شناسش او با به خاطر هوموسکسوالیتی تحت تعقیب قرار داد.
تورینگ پس از مرگ نابهنگامش به کلی فراموش شد، اما اکنون به طور فزایندهای به عنوان چهرهی مهمی در تاریخ کامپیوتر شناخته میشود.
کامپیوترها پیش از دوران معاصر
اولین کامپیوتر، چرتکه بوده است. این شیوهی محاسبه حتی پیش از چرخ اختراع شده است. (تمایل ما به این که سرمان کلاه نرود، ظاهراً عمیقتر از نیاز به راحتتر سفر کردن است). مدارک باستانشناسی نشان میدهد که در حدود 4000 سال پیش از میلاد مسیح از شکلی از چرتکه در چین و خاورمیانه استفاده میشده است. به نظر میرسد که چرتکه به طور مستقل در هر یک از این دو ناحیه تکامل پیدا کرده است. بعضیها معتقدند که این موضوع اولویت ریاضیات را نشان میدهد: نیاز به محاسبه ظاهر یک کارکرد ناگزیر در شرایط انسانی است.
«چرتکه» یا Abacus از واژهی بابلی alaq به معنی «خاک» مشتق شده است. محققین برای این استنباط چشمگیر توضیح کاملاً استادانهای پیدا کردهاند. بر طبق یک نظریه، تمام محاسبات در ابتدا بر روی خاک انجام میگرفت، بنابراین خاک نامی شد برای هر گونه محاسبه. برطبق نظریهی دیگر، شیوه محاسبه با چرتکه ابتدا به شکل خطوطی بر روی خاک رسم میشد. در واقع چرتکه مطلقاً یک کامپیوتر نیست. محاسبه واقعی توسط به کارگیرنده چرتکه انجام میشود، که برنامه (مهارت ریاضی لازم) را باید در سرش داشته باشد.
چرتکه، چه کامپیوتر باشد چه نباشد، و برنامه انسانی آن به طور مطمئن در سراسر اروپا و آسیا تا قرون وسطی برای محاسبه به کار میرفته است. سپس مفهوم صفر وارد ریاضیات شد که برای محاسباتی که با چرتکه انجام میشد مشکلاتی را پیش آورد. در نتیجه ریاضیدانان بزرگ به سرعت از این وسیله کودکانه دوری گرفتند. با این وجود تا قرنها پس از آن از چرتکه به عنوان ماشین حساب، کامیپوتر، و خیلی چیزهای دیگر استفاده میشد. در واقع تا همین امروز هم چرتکه نقش عمدهای را در اقتصاد محلی بخشهایی از آسیای مرکزی و روسیه باز میکند.
تاریخ اولین ماشینهای حسابگر هنوز هم نامعلوم است. در سال 1900 غواصان یونانی در نزدیکی جزیره آنتیکوثرا در دریای اژه یک کشتی شکسته مربوط به سال اول پی از میلاد مسیح را پیدا کردند. در میان مجسمهها و کوزههای شکسته قطعاتی از برنز زنگزدهای را پیدا کردند که به نظر میرسید بخشی از یک ماشین باشد. پنجاه سال پس از این واقعه پژوهشگران توانستند بفهمند که چگونه این قطعات را به هم بچسبانند و یک مدل قابل استفاده بسازند. معلوم شد که این مدل یک نوع ماشین محاسبه ستارهشناسی است که درست مانند یک کامپیوتر آنالوگ امروزین کار میکرده است، یعنی از قطعات مکانیکی برای محاسبه استفاده میکرده است. دستهای را میچرخاندند که دندههایی را به کار میانداخت، که به نوبهی خو صفحاتی را میگرداند که از روی آنها میشد محل خورشید و سیارات را در منطقه البروج پیدا کرد.
آن چه این کشف را شگفتآور میکند این است که وسیلهای بینظیر است. چیزی که کمترین شباهتی را با آن داشته باشد هیچ گاه از این دوران تاریخی به دست نیامده است. در متون باستانی یونانی هیچ ذکری از این ماشین یا چیزی شبیه آن در میان نیست. هیچ فیلسوف، شاعر، ریاضیدان، دانشمند و یا ستارهشناسی اشارهای به چنین شیء نمیکند. براساس معلومات کنونی ما از علوم یونانیان باستان، هیچ سابقه و یا دانشی که بتواند چنین ماشینی را بسازد وجود نداشته است. به نظر میرسد که شاید اولین کامپیوتر دستگاهی عجیب و غریب بوده باشد، شاید یک اسباببازی بوده که توسط یک نابغه گمنام مطلع از مکانیک ساخته شده و بعد هم از صفحهی روزگار محو شده است. شخصی عجیب و غریب که بدون هیچ اثرگذاری مانند ستاره دنبالهدار محو میشود. سپس هیچ خبری نیست-تا هزار و پانصد سال بعد.
توضیح عکس: این ماشین که از آنتیکوثرا کشف شده، 32 چرخ و صفحه دارد و روی آن علائمی برای کشف جایگاه ماه و اجرام آسمانی دیگر مشاهده میشود. ساخت دستگاه، در حدود 85 قبل از میلاد تاریخگذاری شده است. به این ترتیب و براساس محاسبات پروفسور درک دو سولا پرایس، مکانیزم دستگاه برای محاسبه تقویم خورشیدی و قمری، براساس سنت ستارهشناسی ارشمیدسی تهیه شده است. با توجه به قدمت دستگاه و محل کشف آن، احتمال میرود آن را مکتب مکانیکی پوسیدونیوس در رودس ساخته باشد.
اولین ماشین حساب مکانیکی «واقعی» در سال 1623 توسط ویلیام شیکارد، استاد عبری در دانشگاه توبینگن ساخته شد. شیکارد دوست ستارهشناس یوهانس کپلر بود که قوانین حرکت سیارات را کشف کرد. کپلر علاقهی نهانی به ریاضیات را که طی سالیان دراز فراموش شده بود در این استاد زبان عبری بیدار کرد که به نظر میرسد که قدرت محاسبهاش طی سالهای ظاهراً کمی ضعیف شده بود؛ بنابراین او تصمیم گرفت تا ماشینی برای کمک به جمع زدن بسازد. ماشین شیکارد «ساعت محاسبه» نام داشت. این ماشین به ستارهشناسان کمک میکرد تا جدول نجومی (موقعیت آینده خورشید، ماه و سیارات) را محاسبه کنند.
متأسفانه نمیدانیم که آیا این ماشین کار میکرده یا خیر و اگر کار میکرده دقیقاً چگونه بوده است. اولین و تنها نمونهی این ماشین ناقص ماند، زیرا ماشین و نقشه آن طی جنگهای سی ساله در اثر آتشسوزی از میان رفت. بدین ترتیب نام شیکارد به حاشیهی تاریخ رانده شد تا به عنوان مخترع مهمترین پیشرفت تکنولوژیکی پس از اختراع یراق اسب.
البته میدانیم که ماشین شیکارد پیشگام کامپیوترهای دیجیتال است که ورودی آن به شکل عدد است. برای نوع دیگر کامپیوتر، یعنی کامپیوتر آنالوگ، ورودی (و خروجی) به جای اعداد، از یک کمیت قابل اندازهگیری-مانند ولتاژ، وزن، و طول استفاده میشود. در اولین کامپیوتر آنالوگ، یعنی خطکش محاسبه که در سالهای 1630 اختراع شد، از طول استفاده میشد. سادهترین خطکش محاسبه از دو خطکش درست شده است که هر دو با مقیاس لگاریتمی مدرج شدهاند. با حرکت دادن دو خطکش در برابر هم و قرار دادن یک عدد در برابر عدد دیگر، به راحتی میتوان حاصل ضرب و تقسیم را پیدا کرد.
خطکش محاسبه توسط ویلیام آوترد اختراع شد که پدرش در اتون کار میکرد و به افراد بیسواد خواندن و نوشتن میآموخت. پسرش به عنوان کشیش به فرقه مقدس پیوست، اما همانند پدرش در کنار این کار به تدریس هم میپرداخت. در سال 1630 او اولین خطکش محاسبه را ساخت (که از دو خطکش ساخته شده بود). چند سال بعد خطکش محاسبه دایرهای شکل را ابداع کرد (که به جای دو خطکش متحرک یک دایره متحرک در درون یک حلقه بود) متأسفانه یکی از شاگردانش این طرح را دزدید و زودتر از او آن را منتشر ساخت و ادعا کرد که کشف خودش است. آوترد ناراحت شد و دوران خوشی او به پایان رسید. گفته میشود او که یک سلطنتطلب وفادار بود، پس از شنیدن خبر بازگشت چارلز دوم به تخت سلطنت از «شدت خوشحالی» درگذشت.
خطکش محاسبهی ابتدایی طی سالیان دراز به ابزاری تبدیل شد که میتوانست محاسبات پیچیدهای را انجام دهد. از میان کسانی که به تکمیل آن کمک کردند، جمیز وات است که از آن برای محاسبه طراحی ماشین بخار خود در سالهای 1780 استفاده کرد. پیشرفت بعدی توسط آمادئه مانهایم افسر توپخانه اهل فرانسه انجام گرفت. او شکل پیشرفتهای از خطکش محاسبه را ساخت که او را قادر ساخت تا در امتحانات خود نتایج عالی به دست آورد و پیشه موفقی را در زمینه آموزش نظامی آغاز کند. مدل خطکش محاسبه مانهایم بود که در نیمه اول قرن بیستم کاربرد فراوانی پیدا کرد-همانند جزئی از لباس شد که جیب بالای روپوش سفید هر محقق یافت میشد.
به کامپیوتر دیجیتال بازگردیم. پیشرفت بعدی در این زمینه توسط بلز پاسکال ریاضیدان فرانسوی قرن هفدهم حاصل شد که اتفاقاً در سال 1623 میلادی به دنیا آمد که همزمان بود با سالی که شیکارد «ساعت محاسبه» را اختراع کرده بود. پدر پاسکال مأمور مالیات دولت بود-که جمع آوری وجوه نقدی برایش مشکل بود، چه برسد به این که گزارش لازم برای خزانه دار سلطنتی را هم تهیه کند. پسر جوان و با استعدادش برای کمک به او بر آن شد تا یک ماشین حساب بسازد. پاسکال در سن نوزده سالگی یک مدل از این ماشین را ساخت. اعداد توسط چرخهای شماره داری که با میلههایی به چرخ دندههایی متصل بود به ماشین وارد میشد. ماشین پسکال توانایی جمع و تفریق تا هشت رقم را داشت. این ماشین بسیار پیچیده بود، و آخرین تکنیکهای مکانیکی موجود، و گاهی فراتر از آنها را به کار میگرفت. دندانههای این ماشین مشکلاتی را ایجاد میکرد. ولی پاسکال یک فرد بسیار دقیق بود و ادعا میکرد که «بیش از 50 مدل از این ماشین را که همه متفاوت بودند» ساخته است. پاسکال نه تنها یک ریاضیدان بزرگ بود، بلکه بزرگترین فیلسوف مذهبی زمان خویش بود. او که سلامتیاش را از دست داده بود، تعصب مذهبیاش به نسبت عکس وضعیت سلامتیاش افزایش یافته بود. اما تا پایان عمر یک ریاضیدان باقی ماند، حتی ایمان را به احتمالات ریاضی تقلیل داد. به نظر او اگر چه میتوان احتمال عدم وجود خداوند را محاسبه کرد، بهتر است شرط بست که خدا وجود دارد-زیرا اگر او وجود نداشته باشد چیزی را از دست نمیدهیم.
هفت تا از ماشینهای پاسکال هنوز در دسترس است: شاهکارهای استادانهای است که از اصولی استفاده میکند که هنوز هم در کامپیوترهای مکانیکی از آنها استفاده میشود. تعدادی از ماشینهای پاسکال که باقیمانده است به خوبی کار میکنند-اگر چه هیچ کس نمیداند چگونه از آنها برای محاسبه احتمال عدم وجود خداوند استفاده کرد.
پیشرفت مهم بعدی در کامیپیوترهای دیجیتال توسط فیلسوف آلمانی، زیگفرید لایبنیتس انجام شد که لئوناردو داوینچی زمان خود بود. چیزهایی را که لایبنیتس بنا کرد عبارت بودند از دو فلسفه (یکی خوشبینانه و دیگری بدبینانه)، یک طرح مشروح برای حمله به مصر، پانزده جلد کتاب در مورد تاریخ خانواده سلطنتی هانوور-و یک ماشین حساب که بسیار پیشرفتهتر از ماشین پاسکال بود.
علاقهی لایبنیتس به ماشینهای حساب بیش از حد عملی آنها بود. به هنگامی که هنوز در دانشگاه بود مقالهای دربارهی مبانی نظری ماشین حساب و تواناییهای آن نوشت (این مقاله راه را برای نظریات ابتدایی تورینگ دربارهی این موضوع در حدود سیصد سال بعد باز کرد). در همان موقع ریاضیات دودویی را ابداع کرد، که بعدها زبان کامپیوترهای دیجیتال شد-گو این که این دو را با هم ترکیب نکرد.
لایبنیتس ماشین حساب خود را در سال 1673، پس از دیدن ماشین پاسکال در پاریس اختراع کرد. متأسفانه لایبنیتس در آن موقع بیپول بود و کوششهایش برای این که ماشین را از نظر تجارتی قابل استفاده کند به جایی نرسید. (ماشین پاسکال بسیار پیچیدهتر از آن بود که توسط کس دیگری جز خودش ساخته شود). به محض این که لایبنیتس ماشین خودش را تکمیل کرد، به انگلستان رفت تا آن را در انجمن پادشاهی نشان دهد. اعضای انجمن علاقهای به آن نشان ندادند و او این پروژه را در همان مرحله تهیه نمونه به کناری نهاد.
با همهی این محدودیتها، ماشین لایبنیتس بسیار قابل توجه بود. زیرا همانند ماشین پاسکال توسط تعدادی چرخ دنده کار میکرد. اما قادر بود کارهایی بیشتر از ماشین پاسکال را انجام دهد. از همان ابتدا میتوانست عمل ضرب را انجام دهد (با جمع کردنهای مکرر) اما ابزارهایی به آن افزود که میتوانست تقسیم کند و نیز جذر اعداد را بگیرد.
لایبنیتس آیندهی درخشانی را برای ماشینهای حساب میدید، اگر چه دیگر هیچ گاه فرصت کوششهای علمی در این زمینه را پیدا نکرد. این موضوع ذهن همیشه فعال او را از فکر دربارهی ماشینهای حساب و نقشی که ممکن است در جهان آینده بازی کنند باز نداشت. به نظر او، تمام نزاعهای اخلاقی را میتوان روزی توسط ماشینهای حساب حل کرد. فقط کافی بود تا استدلالهای مختلف را به ماشین داد و ماشین «محاسبه میکرد» که کدام استدلال قویتر است. (اگر چه اصول دقیق این محاسبات در حد همان محاسبه احتمال عدم وجود خداوند ماند-که برای همه رازی بود، جز برای نابغهای که آن را ابداع کرده بود.)
لایبنیتس هم به شیوهای مشابه پیشبینی کرد که ماشینهای حسابگر وجود قضات را زاید میسازد: دادگاههای قانونی آینده به ریاست ماشینهای حساب تشکیل میشود-که هم نوع اتهام و هم مجازات مناسب را تعیین میکند.
چنین پیش بینیهای پیش-علمی ممکن است داستانهای ترسناک کامپیوتری را در نظر آورد، ولی لایبنیتس به طور متفاوتی به آن مینگریست. او اساساً شخص خوش بینی بود، و معتقد بود که «همهی آنها سودمند است و در این موضوع بهترین همه جهانهای ممکن نهفته است.» اگر او انرژی استثنایی خود را بیشتر وقف تهیه ماشینهای حساب میکرد، معلوم نیست چه جهان ممکنی را این ماشینها ایجاد میکردند.
پیشرفت مهم بعدی در این زمینه توسط یک فرد کاملاً خارج از این تخصص انجام گرفت. ژوزف ماری ژاکارد یک تکنسین ماشینهای بافندگی در فرانسه بود. در اوایل قرن نوزدهم او یک ماشین بافندگی اختراع کرد که نقشه بافت توسط کارتهای سوراخ شده کنترل میشد؛ و بدین ترتیب مفهوم برنامه نویسی برای ماشینها آغاز شد، اگر چه ژاکارد هیچ تصوری در مورد اهمیت این اختراع نداشت. او این مفهوم را دقیقتر و بهتر کرد. ماشینهای او در طی سالهای 1820 باعث شورشهایی در لیون شدند، زیرا کارگران بافندگی که کارشان را از دست داده بودند به کارخانهها حمله کردند و بسیاری از ماشینهای او را نابود کردند. روش ژاکارد هنوز هم برای بافتن الگوهای پیچیده به کار میرود.
ماشینهای حساب مکانیکی پیچیده، مفهوم برنامه نویسی، تئوری اعداد حساب کردنی-یعنی عناصر اصلی کامپیوترهای مدرن-داشتند ظاهر میشدند. اما فقط یک نابغه تشخیص داد که چگونه این عناصر مجزا را میتوان با همدیگر ترکیب کرد. چارلز باباژ را عموماً پدر کامپیوتر میشناسند. مانند هر نابغهای در زمینههای عملی، او بدجوری به معنی واقعی کلمه غیرعملی بود. اما اکتشافات و دستاوردهای او یک قرن جلوتر از زمانش بود.
باباژ در سال 1791 متولد شد و ثروت فراوانی را به ارث برد. او که جوان مهربانی بود به سرعت استعدادی استثنایی در زمینهی ریاضیات نشان داد. او به طور موفقیت آمیزی برای معرفی حساب لایبنیتس به بریتانیا فعالیت کرد. ریاضیدانان انگلیسی از روی میهن پرستی اصرار داشتند از حساب اولیه نیوتون که پستتر بود استفاده کنند و بدین ترتیب خود را از یک قرن پیشرفتهای اروپا بسیار محروم کردند.
باباژ سپس توجه خود را متوجه مشکل دیگری کرد که دانشمندان بریتانیایی را به زحمت انداخته بود-یعنی اشتباههای مکرری که در چاپ جدولهای ریاضی و ستارهشناسی به وفور دیده میشد. مثلاً چاپ اول جدولهای دریایی برای تعیین طول و عرض جغرافیایی در دریا حاوی بیش از هزار اشتباه بود.
باباژ اعتقاد داشت که برای مسألهی جدولهای اشتباه فقط یک پاسخ وجود دارد. لازم بود تا یک ماشین محاسبه بزرگ، چند منظوره و بدون خطا ساخته شود. باباژ پس از موفقیت در دریافت کمک از دولت بر آن شد تا «ماشین تفاضل شماره 1» مشهور خود را بسازد. این کار بسیار عظیم و بلندپروازانهای بود. ماشین باباژ نه تنها قرار بود بتواند تا بیست رقم را محاسبه کند، بلکه قرار بود یک رشته اعداد را هم حفظ کند و آنها را جمع بزند. محاسبات ماشین به جمع زدن محدود میشد، زیرا از شیوهی مجموع تفاضلها استفاده میکرد. در این روش از چند جملهایها (فرمولهای جبری که حاوی چندین عبارت هستند) و این واقعیت که دارای یک اختلاف ثابت هستند استفاده میشود. به عبارت سادهتر، اگر:
واضح است که استفاده از این روش در مورد محاسبات پیچیدهتر آن قدرها آسان نیست. اما در این جا یک تفاضل ثابت ممکن است در تفاضل بین تفاضلها پیدا شود (یا تفاوت بین تفاوت بین تفاوتها). در بیشتر موارد اگر چند جملهای عبارت x به توان n را داشته باشد، پیش از پیدا کردن اختلاف ثابت باید n بار تفاوت محاسبه شود. برای محاسبه یک چند جملهای برای یک سری از مقادیر x، چنان که برای تشکیل یک جدول لازم است، برای یک ماشین بسیار آسانتر است تا تفاضل ثابت را جمع کند و با افزودن تفاضلی دیگر به عقب بازگردد-تا این که وارد یک رشته عملیات ضرب کردن پیچیده شود؛ و عملیات لگاریتمی و مثلثاتی را، که به این ترتیب نیستند، میتوان با تقریب نزدیکی به چند جملهایهای سادهتری کاهش داد.
«ماشین تفاصل شماره 1» (مانند ماشینهای حساب پیش از آن) از چرخ دندانه دار استفاده میکرد و براساس سیستم دهدهی کار میکرد-ولی ساختمان آن از لحاظ پیچیدگی بسیار پیشرفتهتر از بقیهی ماشینها بود و یک رشته ابداعات در زمینهی مهندسی مکانیک لازم داشت.
اما باباژ که در گذشته استاد تهیهی چیزها با امکانات کم بود، آماده این وظیفه بود. هم چنان که ماشین او بزرگتر میشد، او فکرهای بهتری برای خصوصیات ابداعی ماشین پیدا میکرد و همچنان که پیش میرفت آنها را در ماشین اعمال میکرد. «ماشین تفاضل شماره 1» در سال 1823 شروع شد، ولی هیچگاه تکمیل نشد. پس از ده سال کار باباژ طرح اولیه خود را به ماشینی با 25000 قطعه افزایش داد (که فقط 12 هزار قطعهی آن ساخته شده بود) و هزینه به 17470 پوند افزایش یافته بود (در آن روزگار با این پول میشد یک چند کشتی جنگی ساخت). باباژ مقدار زیادی از این مبلغ را از جیب خودش پرداخته بود، ولی دولت تصمیم گرفت تا این برنامه را متوقف کند. بهتر بود که در نیروی دریایی سرمایه گذاری کرد تا ماشینی که با ارقامی قرض ملی را افزایش میدهد که فقط خودش میتواند آن را محاسبه کند. با همهی این مشکلات، در سال 1827 باباژ فقط از بخش قابل استفادهای از این ماشین (که فقط از 2000 قطعه درست شده بود) استفاده کرده بود که جدولهای لگاریتمی از 1 تا 108. 000 را محاسبه میکرد. این بخش قابل استفاده از «ماشین تفاضل شماره 1» را عموماً اولین ماشین حساب محسوب میکنند. اعداد به ماشین داده میشدند و پاسخها به شکل چاپ شده بیرون میآمدند (و بدین ترتیب احتمال خطای انسانی را از میان میبردند).
اما تا آن جایی که به باباژ مربوط میشد این تازه آغاز کار بود. در سالهای 1830 او طرح «ماشین تفاضل شماره 2» را در سر داشت. این مفهوم پیشرفت قابل ملاحظهای در تکنیک محاسبه بود. این اولین ماشین آنالیتیک میبود. ماشینی که کارکرد آن توسط یک برنامهی خارج از آن کنترل میشد. باباژ از کارتهای سوراخدار ژاگارد برای کنترل مکانیسم یک ماشین آگاه بود و تصمیم گرفت از این شیوه در ماشینهای خودش استفاده کند. این روش او را قادر میساخت تا هرگونه کارهای محاسباتی را براساس دستورهایی انجام دهد که توسط کارتهای سوراخدار در ماشین گذاشته میشد. این ماشین همانند «ماشین تفاضل شماره 1» حافظهای داشت که میتوانست اعداد را در آن ضبط کند، اما این ماشین جدید میتوانست با این اعداد ضبط شده یک ردیف عملیات مختلف انجام دهد. باباژ خصوصیات اساسی کامپیوترهای مدرن را ابداع کرده بود.
هستهی اصلی، که همه این خصوصیات به آن متصل میشد، قطعهی مقاومت بود. این هسته شامل هزار میلهی محوری و بیش از 50 هزار چرخ دنده بود و میتوانست با استفاده از دستگاه دهدهی اعداد پنجاه رقمی را محاسبه کند.
متأسفانه دولت انگلستان از تسلیم در برابر چنین امکانات عظیمی خودداری کرد و با دومین کوشش جهت ورشکسته کردن خزانهی دولت مخالفت کرد. اکنون دیگر فشار سالیان دراز سخت کوشی بدون نتیجه به شخصیت باباژ آسیب وارد آورده بود. جوان دوست داشتنی کمبریج به پیرمرد تندخو و لجوجی تبدیل شده بود که خیابانهای لندن را زیر پا میگذاشت. او که از سروصدای نوازندگانی خیابانی به ستوه آمده بود، چنین مینویسد «غالباً یک بچه کثیف ژنده پوش و نیز گاهی یک مرد نیمهامست با آنها میرقصد که گاهگاهی با صدای ناموزون خود این صداها را همراهی میکنند ... طبقه دیگری که حامی پروپا قرص این نوازندگان خیابانیاند خانمهایی هستند با عفت کشدار و تمایلات هر جایی که با گشودن پنجرههایشان بهانهی خوبی برای عرضهی خود به دست میآورند. »باباژ کوشش کرد تا تمام نوازندگان خیابانی را به بهانهی این که نمیگذارند در آرامش کار کند، از نواختن منع کند. نوازندگان خیابانی نیز با تجمع در زیر پنجره خانهی او آن را تلافی کردند. باباژ مینویسد «یک بار دستهای نوازنده، به جز چند وقفه کوتاه به مدت پنج ساعت نواختند.»
باباژ اکنون بیشتر ثروت شخصیاش را برای ساخت ماشین تفاضل خرج کرده بود. برای چندین سال آدا، لیدی لاولیس، دختر بایرون شاعر و یکی از بهترین ریاضیدانان عصر خویش در این کار به او کمک میکرد. هنگامی که وزارت دفاع آمریکا زبان برنامه نویسی خود را از روی نام او آدا نامید، نقش او در تاریخ کامپیوتر به بهترین وجهی آشکار شد. خانم لاولیس نیز با کوششی خوش بینانه به باباژ کمک کرد تا داراییهای خود را دوباره به دست آورد. این دو نفر وقت و انرژی زیادی را برای ساختن یک دستگاه بدون خطا برای شرطبندی بر روی مسابقات اسبدوانی صرف کردند. متأسفانه در آزمایشهای عملی بر روی این دستگاه معلوم شد که هزینهی آن به اندازهی یک ماشین تفاضل است.
با وجود همهی این موانع، باباژ این قدر وقت داشت تا سپر ضد گاو را برای قطارها اختراع کند؛ و کشف کند که چگونه میتوان از حلقههای تنهی درختان سابقه آب وهوای گذشته را پیدا کرد. پس از درگذشت باباژ در سال 1871، طرح او برای «ماشین تفاضل شماره 2» برای چندین سال فراموش شد. بعدها هستهی اولین موتور آنالیتیکی برطبق نقشهی اصلاح شده «ماشین تفاضل شماره 2» ساخته شد. این دستگاه باشکوه سه تنی را اکنون با تمام عظمت آن میتوان در موزهی علوم لندن تماشا کرد؛ و کار هم میکند. (هنگام آزمایش آن 25 مضرب عدد پی را تا 29 رقم اعشاری به آن دادند تا حساب کند-کاری که پنجاه هزار چرخ دنده آن با کمال آسانی انجام دادند.)
باباژ خصوصیات اساسی کامپیوترهای مدرن را تعیین کرده بود، ولی ماشین او یک ضعف مهم داشت. ماشین او براساس ریاضیات اعشاری کار میکرد. این مشکل توسط کارهای یکی از معاصرانش به نام جورج بول حل شد. جورج بول که فرزند یک کفاش اهل لینکلن بود، در سال 1813 متولد شد. اگر چه او کاملاً خودآموخته بود، چنان استعداد فکری از خود نشان داد که در کودکی به استادی ریاضیات در کالج کویینز منصوب شد-و در این شهر با مری اورست، برادرزادهی مردی که کوه اورست را به نامش خواندند، ازدواج کرد.
در سال 1854 بول «پژوهشی دربارهی قوانین اندیشه» را منتشر ساخت که اکنون به نام جبر بولی خوانده میشود. در این پژوهش بول میگفت که منطق شکلی از ریاضیات است تا فلسفه. منطق همانند هندسه، بر پایهی قضایای سادهای بنا شده است؛ و همان طور که حساب کارکردهای سادهای نظیر جمع، ضرب و تقسیم را دارد، منطق را نیز میتوان به عملگرهای سادهای نظیر «و»، «یا»، و «نه» تقلیل داد. این عملگرها را میتوان در یک دستگاه دودویی به کار انداخت. در حالی که دستگاه دهدهی از ده رقم تشکیل شده است، دستگاه دودویی به همان ترتیب عمل میکند، اما فقط با دو رقم. «درست» و «نادرست» منطق به صفر و یک در دستگاه دودویی تبدیل شده است. جبر دودویی هر قضیه منطقی را، به هر تعداد موضوعی هم که داشته باشد، به یک رشته علایم دوتایی تقلیل میدهد. این موضوع را میتوان روی نوار کاغذی نشان داد که جبر دوتایی به یک تعداد سوراخ (و بدون سوراخ) تبدیل میشود. به این ترتیب تمامی «بحث» منطقی یا برنامه را به آسانی میتوان به یک ماشین داد.
در دستگاه دودویی ماشینها میتوانستند دستورهای منطقی را بفهمند و ریاضیات آنها با روشن/خاموش کردن سوییچ الکتریکی کاملاً تطابق داده شد. در نتیجه دستگاه دودویی (یا بیت) سرانجام واحد اساسی در دستگاههای کامپیوتری شد.
اما تا این موقع پیشرفتهای جداگانه باباژ و بول شناخته نشده بود. تا آن جایی که جهانیان میدانستند پیشرفت مهم بعدی توسط هرمان هولریت یک آماردان آمریکایی حاصل شد. هولریت یک «ماشین سرشماری» اختراع کرد که میتوانست کارتهایی را که تا 288 سوراخ داشتند بخواند و میتوانست اطلاعات را در خود ذخیره کند. ماشین الکترو مکانیکی او میتوانست تا هشتاد کارت را در یک دقیقه بخواند. هنگامی که این ماشین برای سرشماری سال 1890 در آمریکا به کار گرفته شد، توانست تمام اطلاعات را در ظرف شش هفته پردازش کند. (پردازش سرشماری قبلی در سال 1880 سه سال طول کشیده بود) در سال 1896 هولریت وارد کارهای تجارتی شد و شرکت ماشینهای تنظیم کننده را به راه انداخت که بعد به شرکت ماشینهای تجارتی بین المللی IBM تبدیل شد.
منبع:
استراترن، پل؛ (1389) شش نظریهای که جهان را تغییر داد، ترجمهی دکتر محمدرضا توکلی صابری و بهرام معلمی، تهران، انتشارات مازیار، چاپ چهارم.
چطور حافظه رایانهها را کاملا پاک کنیم؟
فضای سایبر > سختافزار - همشهری آنلاین:
پاککردن کامل و دقیق حافظه رایانهها نکته بسیار مهمی است که پیش از اهدا کردن،بازیافت کردن و یا فروختن آنها باید مورد توجه مالکان رایانهها قرار گیرد.
بازگرداندن سیستم عامل به تنظیمات کارخانهای به این معنی نیست که تمامی اطلاعات ذخیره شده بر روی رایانه حذف و پاک شدهاند و حتی فرمت کردن هارد درایوها نیز لزوما منجر به پاک شدن تمامی اطلاعات نخواهد شد.
برای حذف کردن واقعی اطلاعات شخصی از روی حافظه رایانهها باید از نرمافزارهای پاککننده استفاده کنند. برای سیستمعامل ویندوز بهترین گزینه ابزار SDelete است که رایگان بوده و میتواند بر روی فضاهای موجود بر روی درایوها بازنویسی کرده و اطلاعات قبلی را پاک کند.
این نرمافزار از هر دیسکت قابل اجرایی فعال شده و یا میتوان آن را از روی دیسک سخت رایانهای دیگر مجهز به ابزارهایی از قبیل Universal Drive Adapter فعال ساخت. این نرمافزار برای کاربران لینوکس Shred commands نام داشته و کارکردی مشابه دارد.
در سیستمهای مک، دستور پاکسازی در اپلیکیشنی به نام Disk Utility گنجانده شدهاست و میتواند محتوی درایوها را در نهایت دقت پاک کند. این برنامه نیز مانند SDelete ابتدا فایلهای موجود بر روی حافظه را پاک کرده و سپس از ویژگی پاککردن فضای آزاد حافظه استفاده میکند. این برنامه از سه گزینه برخوردار است که سریعترین آن شامل نوشتن صفرها بر روی فضای استفاده نشده حافظه است و در ایمنترین آن هفتبار بر روی حافظه بازنویسی میشود. گزینه میانی برای اکثر کاربران خانگی از ایمنی کافی برخوردار است.
البته یک راه ایمن دیگر نیز برای حذف همیشگی اطلاعات از روی حافظه رایانهها وجود دارد: ایجاد دو یا سه حفره کوچک بر روی صفحه هارد درایو با استفاده از یک دریل.
پنج ضلعی منتظم:
نوار بلند کاغذی آماده کنید که عرض یکسان داشته باشد.
برای ساخت یک پنج ضلعی منتظم با این نوار به تر تیب زیر عمل کنید:
1? دو سر نوار را بگیرید و با آن یک گره ساده بزنید
مانند شکل زیر:
2? گره را به آرامی سفت کنید و رد های کاغذ را صاف کنید.
3? نوار های اضافی را ببرید ،پنج ضلعی منتظم بوجود می آید.
4? گره را باز کنید و ذوزنقه های تشکیل شده را با هم بررسی و مقایسه کنید.
هفت ضلعی منتظم:
نوار بلند کاغذی آماده کنید که عرض یکسان داشته باشد.
برای ساخت یک هفت ضلعی منتظم با این نوار به ترتیب زیر عمل کنید:
1? دو سر نوار را بگیرید و با آن یک گره ساده بزنید. (مانند پنج ضلعی منتظم)
2?گره را سفت نکنید و وسط گره (ناحیه ی 1) را در نظر داشته باشید.
3? مجددأ یک سر نوار را به قصد زدن گره دوم زیر سر دیگر برده ،و از ناحیه 1 (وسط گره اول) عبور دهید.
4?گره را به آرامی سفت کنید و رد های کاغذ را صاف کنید.
5?نوار های اضافی را ببرید ،هفت ضلعی منتظم بوجود می آید.
کشف طبقه جدیدی از اشکال هندسی پس از 400 سال
(با الهام از چشم انسان)
ریاضیدانان آمریکایی با الهام از اشکال چشم انسان، موفق به کشف طبقه چهارم از چند وجهیهای متساویالاضلاع موسوم به «چند وجهی گلدبرگ» شدهاند.
ریاضیدانان یونان باستان بویژه افلاطون، هزاران سال قبل اقدام به طبقهبندی اشکال جامد کردند و از آن زمان تاکنون اشکال محدودی کشف شدند که آخرین طبقه در 400 سال قبل شناسایی شد.
نخستین طبقه از اشکال جامد، جامدات افلاطونی (Platonic solids) نام دارند که شامل مکعب، چهارضلعی، هشت وجهی، دوازده وجهی و بیست وجهی است؛ همه این اشکال بسیار منظم بوده و بطور طبیعی ایجاد میشوند.
پس از جامدات افلاطونی، دو طبقه دیگر از اشکال شناسایی شدند؛ جامدات ارشمیدسی (Archimedean solids) شامل بیست وجهی کوتاه و جامدات کپلر (Kepler solids) که اشکال بسیار پیچیده سه وجهی بوده و 400 سال قبل شناسایی شدند.
اما محققان پس از چهار قرن موفق به کشف نوع جدیدی از اشکال شبیه یک توپ فوتبال پیچیده شدهاند.
محققان دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس از کشف طبقه چهارم از چند وجهیهای متساویالاضلاع (equilateral convex polyhedra) موسوم به «چند وجهی گلدبرگ»خبر میدهند که میتواند منجر به کشف تعداد نامحدودی از اشکال مشابه در همین طبقه شود.
این طبقه جدید از اشکال هندسی با الهام از اشکال چشم انسان کشف شده است.
دکتر «استن شاین» از محققان دانشگاه کالیفرنیا در زمان بررسی شبکیه چشم انسان، به ساختار جذاب چند وجهی یک پروتئین موسوم به clahrin برخورد کرد که انرژی را به داخل و خارج از سلولها منتقل کرده و باعث شکلگیری شماری از اشکال متفاوت میشود.
با یک توضیح ریاضی برای این طبقه جدید اشکال، دکتر «شاین» به تحقیقات «مایکل گلدبرگ» ریاضیدان قرن بیستم برخورد کرد که متقاعد شده بود مجموعه جدیدی از اشکال – چند وجهیهای پیچیده ساخته شده از پنج و شش ضلعی – را کشف کرده است.
دکتر «شاین» فکر نمیکرد که اشکال گلدبرگ، چندوجهی هستند و بر این باور بود که آنها یک طبقه جدید از اشکال هستند؛ وی و همکارش «جیمز گید» در تحقیقات خود که در مجله PNAS منتشر شده است، این اشکال جدید را برای ادای احترام به این ریاضیدان فقید، چندوجهی گلدبرگ (Goldberg polyhedra) نامگذاری کردهاند.
چندوجهی گلدبرگ قانون سوم طبقهبندی چندوجهی پیچیده متساویالاضلاع را شکسته که بر اساس آن هر نقطه بر روی یک خط که دو نقطه در یک شکل را بهم متصل میکند، نباید خارج از شکل جامد قرار بگیرند.
محققان معتقدند که دستکاری اشکال میتواند منجر به توسعه طبقات دیگری از چندوجهیهای پیچیده و کشف تعداد نامحدودی از اشکال شود.
این طبقه جدید از اشکال شباهت زیادی به ساختار ویروسها از جمله ویروس آنفولانزا دارد که میتواند به محققان برای توسعه روشهای بهتر برای مقابله با این بیماریها کمک کند.
جامدات افلاطونی، نخستین طبقه از اشکال جامد
نسبت طلایی یکی از زیباییهای دنیای ریاضی است که رد آن را در جایجای طبیعت میتوان مشاهده کرد، از نسبت طول اندامهای انسان گرفته تا چشمنوازترین آثار معماری و حتی رشد مارپیچ دانههای گل آفتابگردان.
نسبت طلایی، عددی غیرگویا (گنگ) است که با حرف یونانی فی نمایش داده میشود. مقدار دقیقآن از رابطه 2/( 5√+1)= φ بدست میآید که حدود 1?618033988749894848294586834 است. بسیاری از هنرمندان معتقدند شکلهایی که در آنها نسبت طلایی رعایت شده است، چشمنوازترین شکلهای ممکن را تشکیل میدهند. نسبت طلایی همچنین از رشته فیبوناچی نیز بدست میآید. رشته فیبوناچی یکی از جالبترین رشتههای اعداد است که در آن، عدد بعدی برابر حاصلجمع دو عدد قبلی است (1,1,2,3,5،8،13,21,34،55،89 و …) و هرچه این رشته بیشتر ادامه پیدا کند، نسبت عدد بزرگتر به عدد قبلی به نسبت طلایی نزدیکتر میشود.
مایکل بلیک، موسیقیدانی که به ریاضیات علاقه دارد، قطعهای موسیقی را بر اساس نسبت طلایی نوشته است. او برای این کار، رقمهای اعشار نسبت طلایی را به صورت نتهای موسیقی بازنویسی کرده و حاصل آن را به صورت یک کلیپ ویدیویی آماده کرده است.
مطالب جدید تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.